بسیاری از معاملهگران، تمرکز خود را روی آنالیز و سیگنالهای فارکسی تهیه شده توسط معاملهگران دیگر قرار میدهند.
آنها با فرض آگاهتر بودن دیگر معامله گران نسبت به خودشان حرکت میکنند.
موضوع این است که تنها 10٪ از موفقیت یک معاملهگر به نقطه ورود به معامله بستگی دارد.
20٪ به خروج او که شامل استاپها و تارگت معاملهگر است و 70٪ بقیه به مسائل دیگری اختصاص مییابد که غالبا توسط معاملهگران نادیده گرفته میشود.
این موضوعات بیشتر به روانشناسی معاملهگران بستگی دارد که شامل موارد زیر است:
- نداشتن استراتژی مناسب
- انجام معاملات بیش از حد
- نداشتن برنامه معاملاتی
- از قلم انداختن نقاط ورود و خروج مناسب
- صبر کردن برای ایجاد یک روند معکوس و افزایش ضرر
- کم شدن کسب سود به دلیل ترس از مواجه شدن با یک روند معکوس
در میان تمام موارد گفته شده انجام معاملات بیش از حد از جمله موارد خطرناکی است که ممکن است معامله گران تازهوارد تجربه کنند.
اندازه پوزیشنهای نامناسب موجودی اکثر معاملهگران فارکس را از بین میبرد که باعث کاهش سود معاملات تان نیز میشود.
به همین دلیل به شما پیشنهاد میدهیم تا با استفاده از استراتژیهای اولیه و مدیریت سرمایه مناسب، برنامه معاملاتی خود را تهیه کنید.
کنترل احساسات و ریسک در معاملات
برای اینکه برنامه معاملاتی شما بازده مناسبی داشته باشد باید ریسک معاملات را بپذیرید.
اگرچه در ظاهر گفتن این موضوع ساده است اما عمل کردن به آن کار دشواری است.
مارک داگلاس، در کتاب معامله در ناحیه خطر، توضیح می دهد که:
« برای از بین بردن احساسات در هنگام ریسک در معامله، باید به انتظارات خود در مورد آنچه که در هر لحظه بازار یا در هر موقعیت خاص روی خواهد داد یا روی نخواهد داد، بیتوجه باشید».
این جمله کلیدی را هیچگاه فراموش نکنید.
شما نمیتوانید بازار را کنترل کنید بلکه تنها میتوانید روی خود کنترل داشته باشید.
باید درباره احتمالات فکر کنید و ذهن خود را برای بروز مسائل احتمالی آماده کنید.
طبق گفتههای مارک داگلاس، ذهن شما باید احتمالات زیر را در بازار بپذیرد:
- هر چیزی در بازار معاملات ممکن است روی دهد.
- برای بدست آوردن پول و کسب سود، نیازی به دانستن اتفاقات بعدی ندارید.
- دقت 100٪ غیر ممکن است.
به همین دلیل در هر استراتژی معاملاتی شاهد ضرر و سود خواهید بود. - احتمال موفقیت در یک لبه معاملاتی یا edge بیشتر از پرتاب یک سکه است.
(در غیر این صورت پرتاب یک سکه استراتژی بهتری است). - هر لحظه ای در بازار منحصر به فرد است.
- الگوی نموداری یک تقریب بسیار کوتاه مدت از یک ویژگی آماری است.
بنابراین نسبت به الگوی مجموعه دادههای بزرگتر قابل اعتمادتر است.
هدف این است که یک حالت ذهنی آرام ایجاد کنیم و در نهایت این واقعیت را بپذیریم که بازار همیشه تحت تأثیر نیروهای ناشناخته عمل میکند.
برنامهای برای مدیریت معاملات
بسیاری از معاملهگران با هدف کسب سریع ثروت وارد بازار فارکس میشوند.
آنها حسابی را با موجودی کمتر از 5000 دلار باز میکنند و فکر میکنند که میتوانند با استفاده از لوریج، هر هفته آن را دو برابر کنند.
توجه داشته باشید که چنین موضوعی امکانپذیر نیست.
چنین معامهگرانی در عرض یک ماه با شکست روبهرو میشوند.
استراتژی و تمرین
انتخاب یک جفت ارز فارکس
جفت ارزی را انتخاب کنید که حجم معاملاتی بالایی داشته باشد.
باید گفت که تمام جفت ارزهای اصلی این شرایط را دارند،
به همین دلیل بهتر است جفت ارزی را با بیشترین میزان نقدینگی انتخاب کنید.
سپس، استراتژی مورد علاقه و مناسب خود را انتخاب کنید.
انتخاب استراتژی
در این استراتژی باید موارد زیر را مشخص کنید:
ورود به معاملات
روش ورود شما به معاملات باید به صورت دقیق مشخص شود.
اگر شرایط بازار برای ورود شما مناسب باشد، باید وارد شوید.
البته توجه داشته باشید که میتوانید ورود خود را به وسیله مشخص کردن نسبت ریسک به سود محدودتر کنید.
به شما پیشنهاد میدهیم که حتما این نسبت را برای ورود خود به معاملات در نظر بگیرید.
نسبت 3:1 ایدهآل است اما 2:1 واقعیتر است وسازگارایی بیشتری با استراتژیها دارد.
استاپلاس
در روش معاملاتی خود باید سطح استاپلاس را تعیین کنید.
بازههای زمانی
باید چند بازه زمانی را انتخاب کنید.
یک بازه زمانی کوتاه برای معاملات با ریسک کم و یک بازه زمانی بلند برای آگاهی از روند کلی بازار و فیلتر کردن سیگنالهایی که با روند حاضر مطابقت ندارند.
تارگت سود
این قسمت کمی دشوار است.
در این بخش باید سه تارگت سود را تعیین کنید.
بسیار کوتاه، کوتاه و و بقیه پوزیشن که با استفاده از بازههای زمانی بلند مدتتر مشخص میشوند.
حجم معامله
اندازه معاملات باید به گونهای باشد که بیش از 2٪ از سرمایه کلی شما تحت ریسک قرار نگیرد.
به عنوان مثال اگر موجودی حساب فارکس شما برابر با 3000 دلار باشد، ریسک یک معامله باید برابر با 60 دلار باشد.
پذیرش ریسک
کمترین میزانی که در دادههای آماری در زمینه ریسک در نظر گرفته میشود، 30 است.
به این معنا که میتوانید 30 برابر ضرر میانگین را در هر معامله تحمل کنید.
به این موضوع فکر کنید که برای آنالیز و تصمیمگیری درباره تغییر هر پارامتر، 30 معامله را بررسی کنید.
این محاسبات چگونه انجام میشوند
- محاسبه حجم معاملات:
اندازه فاصله بین استاپ لاس و نقطه ورود خود را بر حسب پیپ محاسبه کنید.
ارزش آن را به دلار محاسبه کنید.
میزان میکرو لات یا مینی لاتهای این فاصله را حساب کنید. - براساس اندازه بدست آمده معامله کنید و آن را به سه قسمت تقسیم کنید
- به محض اینکه 5-6 پیپ یا 10٪ از میزان سود اصلی خود را بدست آوردید تارگت سود را 1/3 اندازه پوزیشن تعیین کنید.
این کار به شما کمک میکند تا در معاملات کوتاه مدت میزان ریسک را کاهش دهید. - به محض دریافت سود معادل اندازه ریسک خود (1:1)، استاپ لاس خود را به نقطه سربه سر منتقل کنید.
- زمانی که به دومین تارگت سود خود برسید در واقع توانستهاید دومین بخش از سود سه قسمتی خود را دریافت کنید.
- اجازه دهید که 1/3 باقیمانده تا بدست آمدن سومین تارگت (در بازه زمانی بلند مدت) اجرا شود.
بهتر است استاپلاس شما بر پایه دستاوردهای پارابولیک تعیین شود زیرا نسبت ریسک به سود همزمان با دستیابی به تارگت کاهش پیدا میکند. - به صورت متناوب از سود آخرین معامله موفق استفاده کنید و آن را به ریسک معاملات پیش رو اضافه کنید.
در این صورت، در ترکیب دو معامله میتوانید سودی 4 برابر ریسک یک معامله بدست بیاورید.
زیرا ریسک اضافه تحمیل شده برابر با مبلغی بود که از بازار برداشت کردهاید. - معامله بعدی بهتر است با ریسک پایه قبل آغاز شود اما محاسبات آن باید براساس موجودی جدید انجام شود.

برنامه استراتژیک برای مدیریت معاملات
طلا
اهمیت روانشناسی معاملات
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.