اکثر معامله‌گران فارکس وسواس زیادی برای به کار بردن روش های بی‌نقص در معاملات خود دارند اما اغلب فاکتور مدیریت پول و سرمایه را نادیده می‌گیرند.
همان‌طور که می‌دانید داشتن یک استراتژی جامع و کامل برای رسیدن به معاملات موفق امری حیاتی است که در این میان مدیریت پول و سرمایه به عنوان بخش خاموش این استراتژی در نظر گرفته می‌شود.

توجه کنید که این بخش از استراتژی می‌تواند معاملات شما را تنظیم کند، به گونه‌ای که استفاده نکردن از آن شما را با چالش‌های جدی مواجه خواهد کرد.
به دلیل اهمیت این موضوع تصمیم گرفته‌ایم که در این مقاله مدیریت ریسک و جنبه‌‌های حیاتی استفاده از آن  را بیشتر بررسی کنیم.

ابتدا ریسک را مدیریت کنید و در مرحله بعد یک معامله‌گر شوید

بدون شک مدیریت ریسک از جمله مهم‌ترین مسئولیت‌‌های یک معامله‌گر است.
اکثر افراد وابستگی عمیقی به پول دارند.
به همین دلیل اولین سوالی که باید از خود بپرسید این است که تا چه درصدی از حساب خود را در هر معامله می‌توانید تحت ریسک قرار دهید؟

معیار استاندارد این است که برای هر معامله تنها 2٪ از سرمایه خود را تحت ریسک قرار دهید اما باید ببینید که این مقدار مناسب سیاست پولی شما است یا خیر.
ممکن است تنها بخواهید 0.5٪ از حساب معاملاتی خود را برای هر معامله تحت ریسک قرار دهید.
حقیقت این است که در نهایت همه معامله‌گران به این درک می‌رسند که حتی در صورت داشتن یک استراتژی معاملاتی موثر نیز انجام معاملات در شرایط نامساعد، دشوار است.
به همین دلیل، انتخاب یک پروفایل با ریسک مناسب در برنامه معاملاتی امری ضروری است.

استاپ‌های محافظت کننده

تا زمانی که از لحاظ روانی برای معامله در بازار آماده نباشید، نمی‌توانید از توانایی خود برای پیش بینی اتفاقات بازار فارکس استفاده کنید.
معامله بدون استفاده از استاپ‌ها می‌تواند حساب شما را به شدت در معرض خطر قرار دهد.
شما باید آمادگی مواجه با هر اتفاقی را در بازار معاملات داشته باشید.
بنابراین، استفاده صحیح از استاپ لاس را باید به عنوان یک اصل و اولویت در نظر بگیرید تا به این ترتیب از خود در برابر ضررهای معاملاتی محافظت کنید.

از دست دادن درصد کمی از سرمایه حسابتان به شما اجازه جنگیدن برای یک روز دیگر معاملاتی را می‌دهد.
تلاش برای جبران ضرر به این امید که بازار به نفع ما روندی معکوس را در پیش بگیرد به راحتی می‌تواند حساب شما را نابود کند و به رویای شما برای تبدیل شدن به یک معامله‌گر خاتمه دهد.
آسیب روانی چنین موضوع طاقت فرسایی را هیچ گاه دست کم نگیرید.

بدانید که چه زمانی باید معاملات خود را پایان دهید

علاوه بر استفاده از استاپ لاس و تعریف پارامترهای ریسک، درک زمان رسیدن به نقطه شکست نیز مهم است.
به این موضوع به عنوان یک ابزار عاطفی بی‌خطر و امن نگاه کنید.
نقاطی که معامله‌گران بازارهای مالی از آن به عنوان شکست یاد می‌کنند متفاوت هستند.
برخی از افراد با ضرر در یک معامله هیچ مشکلی ندارند و می‌توانند باقی روز را به فعالیت نرمال خود ادامه دهند.
اما در صورت مواجه شدن با دومین و یا سومین باخت متوالی تحت تاثیر قرار می‌گیرند.

توجه داشته باشید، اگر شروع احساس فشار در شما با دوبار باخت در روز اتفاق می‌افتد،
باید این مرحله را به عنوان نقطه‌ای در نظر بگیرید که در صورت روبه‌رو شدن با آن از معامله، عقب نشینی کنید.
سعی کنید این موضوع را با جزئیات کامل در برنامه معاملاتی خود رعایت کنید.

این نکته درباره اهداف شما در زمینه کسب سود نیز صدق می‌کند.
یک سود بزرگ می تواند فرد را در حالت سرخوشی قرار دهد.
در واقع، می‌توان گفت که تجربه معامله موفق، تاثیرات متفاوتی بر افراد خواهد گذاشت.
اگر بعد از کسب موفقیت متوجه شادی و خوشحالی زیادی می‌شوید، این موضوع را به عنوان نقطه‌ای برای تعطیل کردن معاملات در آن روز معاملاتی و یا حداقل وقفه‌ای در معاملات خود در نظر بگیرید.
چنین نکته‌ای را نیز همراه با جزئیات در برنامه معاملاتی خود در نظر بگیرید.

نسبت ریسک/ سود

کسانی که این اصل را نادیده می‌گیرند در دراز مدت سرمایه خود را از دست می‌دهند.
به بسیاری از معامله‌گران تازه وارد پیشنهاد می‌شود که تنها معاملاتی را با نسبت ریسک به سود 1:2 انجام دهند.
به این معنا که در یک حساب 10000 دلاری با ریسک 1٪، شما 100 دلار سرمایه می گذارید تابه میزان  200 دلار کسب سود کنید.
این موضوع یک اصل کلیدی در کنترل ریسک است.
نسبت حداقل 1:2 که به عنوان نسبت ریسک به سود در نظر گرفته می‌شود به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا ضرر حاصله را جبران کنند.
از طرفی دیگر، پتانسیل کسب سود خود را در یک هفته، یک ماه و یا یک سال افزایش دهند.
معامله گرانی که به تازگی وارد این دنیا شده‌اند معمولا تنها روی نسبت سود به ریسک خود تمرکز می‌کنند.
آنها با این کار اشتباه بزرگی را مرتکب می‌شوند.
یک معامله‌گر با نسبت ریسک به سود بالا در ادامه روند خود با مشکل مواجه خواهد شد.

بلند مدت فکر کنید

داشتن اهداف کوتاه مدت به صورت افراطی می‌‌تواند باعث ضرر شود.
شما باید ذهن سرمایه‌گذار خود را تقویت کنید.
به همین دلیل برای رسیدن به این هدف گاهی اوقات ممکن است مجبور باشید هر روز با بازار تعامل داشته باشید و معاملاتی را ضمن در نظر گرفتن احتمالات انجام دهید.
داشتن  انضباط  و دیسیپلین در اهداف بلند مدت به شما کمک می‌کنند تا از قوانین مدیریت پول و سرمایه خود حتی در شرایطی که بازار وضعیت مناسبی ندارد، پیروی کنید.
اگر شما به درستی از روش‌های مدیریت پول و سرمایه استفاده کنید، تجربه دو،سه یا چهار ضرر متوالی بر توانایی معاملاتی شما اثر نخواهد گذاشت.

مدیریت پول و سرمایه به اندازه تنوعی که در بازار وجود دارد، متفاوت است

نکاتی که در این مقاله بیان شده است می‌تواند شروعی برای جستجوی تکنیک‌های مدیریت سرمایه باشد.
نحوه دستیابی به این اهداف به عوامل مختلفی بستگی دارد و با توجه به شخصیت معامله‌گران متفاوت است.
میزان ریسک، تنظیمات مربوط به ریسک/پاداش و هدف نهایی از معاملات از جمله مواردی هستند که با توجه به انتخاب فرد می‌توانند متغیر باشند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *