فارکس

بسیاری از معامله گران در معاملات خود از روش میانگین کم کردن یا  averaging down استفاده می کنند.
در این استراتژی، هر زمان که قیمت سهام، ETF، صندوق ها و..افت پیدا کند، معامله گر، بیشتر خرید می کند، بنابراین، افراد با خرید سهام بیشتر با قیمت های پایین تر، هزینه اولیه را کاهش می دهند.
اما این استراتژی دارای چندین مشکل است:

  • هربار که ما دارایی خود را با قیمت پایین تری خریداری می کنیم، پول بیشتری را می پردازیم و در نتیجه خود را در معرض ریسک بیشتری قرار می دهیم. 
  • مدیریت پول یا استراتژی مدیریت پول آن بر پایه مارتینگال است (زمانی که ببازم، خرید می کنم) این استراتژی زمانی که سرمایه بی نهایتی داشته باشیم کاملاً مناسب است. 
  • استفاده از این استراتژی را به شما پیشنهاد نمی دهیم مگر اینکه مهارت لازم را در این زمینه کسب کرده باشید. اگر نتوانید این استراتژی را به درستی انجام دهید، با ضررهای بزرگی رو به رو می شوید. 
  • صندوق های ETF (شامل شرکت های زیاد و خوب است) براساس احساسات موجود در بازار نوسان می کنند و روندی نزولی را در پیش می گیرند.
    توجه داشته باشید که نوسانات قیمت این صندوق ها،وابسته به عملکرد شرکت های سازنده آن ها نیست.
    بنابراین شما به عنوان یک معامله گر می توانید از نقدینگی این موقعیت ها استفاده کنید.
  • نکته بالا درباره یک شرکت منفرد نیز، صادق است. توجه داشته باشید که نباید میانگین خود را در این شرکت ها کاهش دهید.
    تنها در صورتی مجاز به این کار هستید که در خواندن ترازنامه مهارت داشته باشید  و نسبت به قضاوت خود درباره شرکت مورد نظر، اطمینان داشته باشید.

اگر همچنان تمایل دارید که از این روش استفاده کنید، می توانید کار را با این مثال دنبال کنید:

فرض کنید که شرکت XZY با میانگین رشدی برابر با 7% ، شرکتی بزرگ است که میزان ضرر آن بسیار بسیار کم است.
بعد از خواندن ترازنامه آن، به این اطمینان می رسید که با ورود به این شرکت، می توانید از قیمت های فعلی آن برای کسب سود استفاده کنید. ارزش اصلی هر سهم آن برابر با 100 یورو است که در حال حاضر قیمت آن 60 یورو در نظر گرفته شده است.
بنابراین، در این شرایط می توانید سهام مورد نظر را با 40% تخفیف، خریداری کنید. به نظر من، چنین تخفیفی برای ورود به بازار و کسب بازده مناسب در طولانی مدت، مناسب است.

فرض کنید سرمایه اولیه شما برای سرمایه گذاری برابر با 10 هزار یورو است. اگر قیمت هر سهم برابر با 60 یورو باشد، ارزش 100 سهم آن برابر با 6 هزار یورو می شود.
به دلیل وضعیت کنونی بازارها و فاز چرخه ای که در آن قرار داریم، این احتمال وجود دارد که بازار با این نرخ قیمت مقابله کند و این نرخ، کاهش پیدا کند. همین مسئله امکان خرید سهام بیشتر (ریسک بیشتر) را در ازای کاهش هزینه متوسط ​​(سودآوری بیشتر) فراهم می کند.
به این ترتیب، زمانی که قیمت های موجود به ارزش اصلی خود نزدیک شوند، می توانید سود بیشتری دریافت کنید. 

حال بیایید بفهمیم که بهترین قیمت چقدر است. بهترین قیمت، قیمتی است که شرکت به واسطه آن، فرصت مناسبی را برای سرمایه گذاری شما فراهم می کند و در طولانی مدت بازده خوبی را برای شما رقم می زند.
در مثال مطرح شده در بالا، به نظر من، بهترین قیمت برای این شرکت برابر با 40 یورو برای هر سهم است و نباید به پایین تر رسیدن آن اهمیت دهید زیرا می توانید با قیمتی که سهام این شرکت را خریداری کرده اید، بازده و سود مناسبی را بدست بیاورید.

در این مرحله، میزان نقدینگی شما 4 هزار یورو است و اختلاف بین قیمت فعلی سهام و بهترین قیمت آن برابر با 20 یورو است. اکنون باید اختلاف بین قیمت فعلی (60 یورو) و بهترین قیمت را (40 یورو) به قطعات مساوی تقسیم کنید و همین روند را برای تقسیم بندی نقدینگی خود، انجام دهید.
در این صورت، باید سرمایه خود را به 4 قسمت، تقسیم کنید و هر قسمت را برابر با 1000 یورو در نظر بگیرید و اختلاف 20 یورویی را هم به 4 قسمت تقسیم کنید که در این صورت هر بخش برابر با 5 یورو می شود.
با این روش، سطوحی داریم که در آن هر بار که قیمت 5 یورو کاهش یابد 1000 یورو اضافی سرمایه گذاری خواهید کرد و تا زمانی که قیمت به بهترین حالت خود برسد، نقدینگی کافی خواهید داشت.

یکی از قوانین مناسب برای شما این نیست که قیمتی را که بین خرید اولیه و خرید بعدی کمتر از 8٪ اختلاف داشته باشد، میانگین گیری کنید. من به شخصه، زمانی که هر سهم را به قیمت 60 یورو خریداری کرده باشم ، دوباره روی همان سهم با قیمت 59 یورو سرمایه گذاری نمی کنم.
چنین اختلاف کمی بین قیمت ها، نمی تواند در بازده طولانی مدت شما، تأثیرگذار باشد.
در مثالی که توضیح دادیم، میزان اختلاف بین دو قیمت بیشتر از 8% بوده است بنابراین ضمن پذیرفتن ریسک، می توانید نسبت به سرمایه گذاری مجدد و بازده آن در طولانی مدت، امیدوار باشید. 

اگر در مثال بالا، به جای 6 هزار یورو آغازی، ارزش سهام خریداری شده ما برابر با 3 هزار یورو باشد، به طور متوسط، میزان نقدینگی ما برابر با 7 هزار یورو می شود. در این شرایط باید اختلاف قیمت فعلی و بهترین قیمت را به 3 یا 4 یا 5 قسمت مساوی تقسیم بندی (بسته به انتخاب معامله گر) و دوباره آن را با قیمت مورد نظر، خریداری کنید.
این روش، روش استاندارد میانگین گیری است. 

با میانگین گیری به روش های مختلف می توانیم میزان ریسک را کاهش یا افزایش دهیم

  • افزایش ریسک: فرض کنید به جای تقسیم کردن سرمایه خود به 4 قسمت، پول بیشتری را برای آخرین خرید خود پرداخت کنید. برای مثال، به جای هر بار خرید به ارزش 1000 یورو، هربار قیمت را 5 یورو پایین می آورید. با پایین آوردن 5 یورو اول( قیمت برابر با 55 یورو می شود) تنها 500 یورو خریداری می کنید (میزان نقدینگی شما برابر با 3500 یورو می شود، خرید دوم را با قیمت 50 یورو انجام می دهید و 800 یورو برای آن پرداخت می کنید، برای سومین خرید 1200 یورو و چهارمی، 1500 یورو)
  • کاهش ریسک: دقیقاً مانند نکته قبلی اما در این حالت ، اولین خرید به طور متوسط بیشترین پولی است که سرمایه گذاری می کنید و برای آخرین مورد، کمترین هزینه را پرداخت می کنید.
    به این ترتیب، در ابتدای کار، با رسیدن قیمت به 55 یورو، تنها 1500 یورو پرداخت می کنید و زمانی که قیمت به 50 یورو برسد، 1200 یورو پرداخت می کنید، با رسیدن قیمت به 45 یورو، 800 یورو می پردازید و زمانیکه قیمت به 40 یورو برسد، در نهایت 500 یورو می پردازید.

در قسمت بالا و روش کاهش ریسک، به حالت کلی و عمومی در معاملات اشاره نکرده ایم بلکه هدف ما هدف ما، کاهش ریسک در استراتژی میانگین کاهشی بوده است.

  • در روش میانگین، اگر میزان سرمایه گذاری شما از 6 هزار یورو به 4 هزار یورو تغییر کند، همه چیز تغییر می کند. هرچه پول بیشتری را در یک قیمت خاص سرمایه گذاری کنید، هزینه متوسط شما، بیشتر به این قیمت نزدیک می شود.
  • می توانید از 3 روش میانگین گیری استفاده کنید ، فقط باید هدف و میزان ریسک خود را تعیین کنید.  
  • هرگز در اختلاف قیمت های زیر 8%، دوباره سرمایه گذاری نکنید.
    این ریسک نمی تواند ضرر شما را جبران کند. 
  • در مثال بالا به شما نشان دادیم که اگر قیمت بعدی برابر با 59 یورو شود نباید مجدد خرید داشته باشید و تنها زمانی که قیمت برای مثال به 40 یورو برسد و اختلاف بین دو قیمت قبل و بعد بیش از 8% شود، خرید خود را انجام دهید. 
  • من به شما توصیه نمی کنم که روش میانگین گیری را برای شرکت ها استفاده کنید. درباره شاخص ها، وضعیت متفاوت است، سعی کنید که شاخص شرکت های بزرگ را انتخاب کنید برای مثال، شاخص های  SP500, Eurostoxx300, the VT گزینه های بسیار مناسبی هستند. برای اطلاع پیدا کردن از بهترین و کمترین قیمت هر شاخص بهتر است به بازده بخش های تقسیم شده ای توجه کنید که می توانند بهترین بازگشت سرمایه را برای شما داشته باشند.

در پایان باید بگوییم که استفاده از این استراتژی با ریسک زیادی همراه است و به عنوان آخرین راهنمایی به شما پیشنهاد می دهیم که اگر در اجرای این روش مهارت خاصی ندارید از آن برای خرید سهام شرکت ها و شاخص ها استفاده نکنید. اکنون با مطالعه این مقاله توانسته اید اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید و به این ترتیب نسبت به موقعیت های خطرناک، آگاهی پیدا کرده اید.   

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *