آنالیزگر مشهور، رابرت پرچتر، زمانی که به عنوان تکنسین بازار در بانک سرمایه گذاری مریل لینچ کار می کرد، با کار رالف الیوت آشنا شد.
شهرت او بهعنوان یک تحلیلگر در بازار صعودی دهه 1980 توانست بیشترین تاثیر را بر کار الیوت داشته باشد.
پرچتر همچنان شناخته شده ترین تحلیلگر امواج الیوت است.
رابرت پرچتر نویسنده 14 کتاب است که کتاب «تسخیر تصادف» او پرفروش ترین کتاب نیویورک تایمز شد.
او تفسیر مالی ماهانه خود را در خبرنامه “The Elliott Wave Theorist” از سال 1979 منتشر کرد و به عنوان بنیانگذار Elliott Wave International در نظر گرفته شد.
پرچتر به مدت 9 سال در هیئت مدیره انجمن تکنسینهای بازار خدمت کرد.
امواج الیوت
رالف الیوت یک حسابدار حرفهای بود که اصول اجتماعی زیربنایی را کشف کرد و ابزارهای تحلیلی را توسعه داد که بعدها در دهه 1930 به عنوان اصل موج الیوت شناخته شد.
او پیشنهاد داد که قیمتهای بازار در الگوهای قابل شناسایی خاصی آشکار میشوند که امروزه افراد آن را امواج الیوت یا «امواج» مینامند.
الیوت نظریه رفتار بازار خود را در کتاب «اصول موج» در سال 1938 منتشر کرد و آن را به طور جامع در اثر اصلی خود، «قوانین طبیعت: راز جهان» در سال 1946 بررسی کرد.
الیوت معتقد بود: «از آنجایی که انسان تابع رویههای ریتمیک است، محاسبات مربوط به فعالیتهای او را میتوان با توجیه و قطعیتی که تاکنون دست نیافتنی است، در آینده پیشبینی کرد».
اصول موج الیوت یک توصیف دقیق و «فرمول شده» از نحوه تفکر و رفتار گروهی از مردم است.
EWP نشان میدهد که روانشناسی تودهها باعث ایجاد نوسانات از بدبینی به خوشبینی و بازگشت به یک توالی ریتمیک طبیعی میشود.
در نهایت این نوسانات میتوانند الگوهای خاص و قابل اندازهگیری را ایجاد کنند.
ردپای امواج الیوت در معاملات
اصل موج الیوت را میتوان به وضوح در بازارهای مالی و بازار فارکس و جایی که تغییر روانشناسی سرمایهگذار به شکل تغییرات قیمت ثبت میشود، مشاهده کرد.
اگر بتوانید الگوهای قیمت تکرار شونده را شناسایی کنید و متوجه شوید که قیمت در کدام نقطه از این الگوهای تکرار شونده قرار میگیرد، میتوانید روند حرکت آن را تحلیل کنید.
Elliottician کسی است که میتواند ساختار بازارها را شناسایی و محتملترین حرکت بعدی را بر اساس موقعیت درون آن ساختارها پیش بینی کند.
با دانستن الگوهای موجی، متوجه میشوید که بازارها در آینده چگونه حرکت میکنند و در چه جهتی پیشروی نخواهند کرد.
با استفاده از EWP میتوان بیشترین تغییرات احتمالی را با کمترین ریسک شناسایی کرد.
در مدل الیوت، قیمت بازار بین فاز تکانشی و اصلاحی در تمام مقیاسهای زمانی روند تغییر میکند.
تشریح امواج الیوت
تکانههای موجی به 5 موج کوچکتر تقسیم میشوند.
زمانی که این امواج به طور متناوب بین امواج محرک و اصلاحی حرکت کنند به عنوان امواج 1، 3 و 5 و تکانهای هستند.
این درحالیست که امواج 2 و 4 بازتابهای کوچکتری از امواج 1 و 3 هستند.
امواج اصلاحی به 3 موج کوچکتر تقسیم میشوند که با یک تکانه ضد روند پنج موجی، یک اصلاح و یک تکانه دیگر شروع میشوند.
در بازارهای نزولی روند غالب نزولی است، بنابراین امواج الیوت به صورت 5 موج در پایین و 3 موج در بالا ظاهر میشوند.
امواج حرکتی همیشه در جهت روند و امواج اصلاحی بر خلاف آن حرکت میکنند.
امواج
الگوی پنج موج، روند غالب
موج 1: شناسایی موج یک در آغاز آن دشوار است.
هنگامی که موج اول یک بازار صعودی جدید آغاز میشود، اخبار اساسی به صورت کلی جنبه منفی خواهد داشت.
روند قبلی همچنان میتواند به قوت خود باقی بماند، در این شرایط احساسات بازار به صورت نزولی است.
حجم معاملات نیز با افزایش قیمت افزایش مییابد اما این روند معمولا با مارجین کافی برای هشدار به آنالیزگران همراه نیست.
موج 2: موج دو موج یک را تصحیح می کند، اما هرگز از نقطه شروع موج یک فراتر نمیرود.
همانطور که قیمت پایینترین سطح قبلی را دوباره آزمایش میکند، احساسات نزولی نیز ایجاد میشود و در نتیجه سیگنالهای مثبتی برای افرادی که به دنبال این روند هستند ظاهر خواهد شد.
حجم باید در طول موج دو کمتر از موج یک باشد، قیمت ها معمولاً بیش از 61.8 ٪ از فیبوناچی موج یک افزایش نمییابند، توجه کنید که قیمت باید در یک الگوی سه موجی کاهش یابد.
موج 3: موج سه به طور کلی بزرگترین و قدرتمندترین موج در یک روند است.
اکنون خبر مثبت است، قیمت به سرعت افزایش مییابد، در این شرایط هرگونه اصلاح، کوتاه مدت و کم عمق است.
با شروع موج سه، اخبار احتمالاً همچنان نزولی و اکثر بازیگران بازار منفی هستند اما در نقطه میانی موج سه، «معاملهگران» اغلب به روند صعودی جدید میپیوندند.
موج 4: موج چهار معمولاً اصلاحی است.
قیمت ممکن است برای یک دوره طولانی به سمتی حرکت کند و موج چهار معمولاً کمتر از 38.2 ٪ فیبوناچی موج سه است.
حجم معاملات کمتر از موج سه است.
در این شرایط میتوانید خرید خوبی در پولبک داشته باشید.
موجهای چهارم اغلب به دلیل عدم پیشرفت در روند بزرگتر میتوانند معاملهگران را ناامید کنند.
موج 5: موج پنج آخرین مرحله در جهت روند غالب است.
اخبار تقریباً در کل مثبت است و همه خوشبین هستند در این شرایط، بسیاری از معاملهگران در نهایت درست قبل از رسیدن به قله خرید میکنند.
حجم اغلب در موج پنج کمتر از موج سه است و بسیاری از اندیکاتورهای مومنتوم میتوانند واگرایی را نشان دهند.
باید گفت که در این مرحله قیمت به بالاترین حد جدید میرسد اما اندیکاتورها در اوج ظاهر نمیشوند.
الگوی سه موج، روند اصلاحی
موج A: تشخیص اصلاحات سختتر از حرکات تکانشی است.
در موج A بازار نزولی، اخبار همچنان مثبت است و اندیکاتورهای تکنیکالی که موج A را همراهی میکنند شامل افزایش حجم میشوند.
موج B: قیمت معکوس بالاتر است در این شرایط بسیاری از افراد این موضوع را به عنوان شروع مجدد روند صعودی میدانند که اکنون از بین رفته است.
افرادی که با آنالیز تکنیکال کلاسیک آشنا هستند ممکن است قله را به عنوان شانه راست الگوی معکوس سر و شانهها در نظر بگیرند.
حجم در طول موج B باید کمتر از موج A باشد.
این درحالیست که فاندامنتالهای اولیه احتمالاً دیگر بهبود نمییابند و به احتمال زیاد هنوز منفی نشدهاند.
موج C: قیمت به طور ناگهانی در پنج موج پایینتر حرکت میکند.
حجم افزایش مییابد و در سومین پایه موج C، بازار نزولی به شدت مستحکم میشود، موج C حداقل به اندازه موج A است.
انتقادات
این باور که بازارها به صورت الگوهای قابل تشخیص ظاهر میشوند، در واقع با فرضیه بازار کارآمد در تضاد است.
بر اساس این فرضیه نمیتوان قیمتها را با توجه به دادههای بازار مانند میانگین متحرک و حجم تحلیل کرد.
اگر تحلیل کامل بازارها امری امکانپذیر بود سرمایهگذاران میتوانستند در صورت پیش بینی افزایش یا کاهش قیمتها با خرید و فروش خود سود زیادی بدست آورند.
بازارها به دلیل ماهیت غیرقابل پیشبینی خود باعث افزایش یا کاهش ناگهانی قیمتها میشوند و همین امر میتواند سود معاملهگران را کاهش دهد.
در بازارهای کارآمد، آگاهی از اصل موج الیوت در میان معاملهگران منجر به ناپدید شدن الگوهای پیش بینی شونده میشود.
در نتیجه، این روش و تمام ابعاد آنالیز تکنیکال مزایای خود را از دست میدهند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.