شناخت اندیکاتورها در معاملات فارکس مسئله‌ای است که تمام معامله گران در بدو ورود خود به بازار فارکس آن را جستجو می کنند.
زیرا شناخت این مسائل می‌تواند آن‌ها را به موفقیت و کسب درآمد در بازار فارکس نزدیک‌تر کند.

به همین دلیل سعی می کنند نحوه انجام معاملات را یاد بگیرند و با بروکرها همکاری کنند.
آنها در تلاشند تا با استفاده از روش های جدید، بیشترین سود را کسب کنند.

اما چه چیزی این معامله گران را به موفقیت می رساند؟

تمام این افراد می دانند که در ابتدایی ترین مراحل ورود خود به معاملات فارکس بهتر است از روشی به نام «campfire» استفاده کنند.
Campfire به این معنا است که بهتر است یک آتش در ابتدا با چوب های کوچک تولید شود و با گذشت زمان کنده های بزرگتر را به آن اضافه کنند.

در مورد فارکس هم همین موضوع صدق می کند:

زمانی که به تازگی کار خود را شروع می کنید، از روش های ساده در معاملات خود استفاده می کنید و با گذشت زمان مهارت های معاملاتی خود را ارتقا می دهید.

اندیکاتورهای زیادی مانند:

  • اندیکاتورهای پرایس اکشن
  • scalper dream
  • مالتی چارت
  • اکسترموم
  • OSMA و…وجود دارند.

تمامی این اندیکاتورها به منظور در اختیار گذاشتن فرصت های مناسب برای معامله گران و عملکرد بهتر آنها ایجاد شده اند.
باید گفت که این معامله گر است که در انتها تصمیم می گیرد از کدام اندیکاتور و یا چه ترکیبی از آنها استفاده کند.

تحلیل تکنیکال در معاملات فارکس

معامله گر فارکس می تواند در صورت دنبال کردن تحلیل تکنیکال و تغییرات قیمت، سود حاصل از معاملات خود را دقیق تر پیشبینی کند.
از اندیکاتورهای میانگین متحرک برای تعیین ترند های خاص و تشخیص موقعیت های مناسب برای خرید و فروش استفاده می‌شود.
از شاخص قدرت نسبی معمولاً برای ارزها و تعیین بالاترین و پایین ترین سطح قیمت استفاده می شود.
این اندیکاتور همچنین، به عنوان بهترین انتخاب برای تشخیص رفتارهای معکوس و نشان دادن تغییرات در نظر گرفته می شود.

از جمله ویژگی های اندیکاتور «Stochastic»، وجود دو خط است که برای معامله گر به عنوان سیگنالی برای ورود به معامله عمل می کند و در ادامه جهت حرکت آن را نیز-خرید یا فروش- مشخص خواهد کرد.
اندیکاتور Forex glaz، تغییرات ترند را در بازار ارز مشخص می کند و تغییر جهت آن را به شما نشان می دهد.

نکته اصلی در تحلیل بازار فارکس

یک معامله گر فارکس ممکن است از یک اندیکاتور استفاده کند یا چندین مورد از آنها را ترکیب کند، اما بدون تقویم اقتصادی شانس کمتری برای موفقیت خواهد داشت.
به همین دلیل بهتر است تمام معامله‌گران، صرف نظر از سطح تجربه و مهارت خود به این تقویم ها توجه کنند.
یک تقویم اقتصادی خوب، تمام اتفاقات مهم و پیش‌بینی‌های کارشناسان را در خود جمع آوری می‌کند.
به این ترتیب، نه تنها نوع اقدام شما را در لحظه ای خاص مشخص می‌کند بلکه شما را برای تغییرات احتمالی نیز آماده می‌کند.
به عبارت دیگر، این نوع تقویم اقتصادی، گاه‌ شماری از رویدادهای اقتصادی جهانی است که به صورت آنلاین اطلاعات لازم را در اختیار شما قرار می‌دهد و در عین حال فهرستی از اخبار مهم فارکس را براساس اهمیت آنها سطح بندی می کند.

تمام فاکتورهای فاندامنتال مانند:

  • رشد تولید ناخالص داخلی
  • داده‌های خرده فروشی
  • شاخص قیمت مصرف کننده و.. به صورت منظم در این تقویم ها چاپ می شوند.

توجه داشته باشید که این اخبار بر ارزش پول ملی بسیار تأثیر گذارند و به عنوان منبعی برای تفکر و زمینه ای برای استفاده از استراتژی های سودآور در نظر گرفته می شوند.
برای مثال می‌توانید از تقویم اقتصادی بروکر آمارکتس که به‌صورت روزانه در اختیار معامله‌گران فارکس قرار می‌گیرد، استفاده کنید.
تقویم اقتصادی بروکر آمارکتس به‌صورت روزانه در وب سایت و صفحات رسمی این بروکر فارکس قابل دسترس می‌باشد.
علاوه بر این، پیشبینی های آنها از جفت ارزها همیشه دقیق و واضح است.

موفقیت در آنالیز

استفاده از نرم افزارهای مختلف تکنیکال و همچنین اندیکاتورهای فارکس بسیار مهم است.
با این حال، با استفاده از تحلیل فاندامنتال نیز می‌توانید سیستم معاملاتی خود را بررسی کنید  و سود معاملات خود را افزایش دهید.

آنالیزها به سه دسته تقسیم بندی می شوند:

  • تحلیل‌های روزانه رایگان
  • تحلیل‌ها و مجله‌های الکترونیکی
  • تحلیل‌های VIP

برخی از بروکرها از هر 3 نوع آنها استفاده و مبادلات خود را براساس این آنالیزها پایه ریزی می‌کنند.
بروکرها، متخصصانی را استخدام می کنند که بتوانند هر سه نوع این آنالیزها را انجام دهند.
برخی اوقات، بعضی از سرویس ها همراه با بونوس‌های متنوعی هستند تا معامله‌گران فارکس بیشتری را سمت خود جذب کنند.
کارآمدترین نوع آنالیز، آنالیزی است که معامله گر آن را انجام می دهد.

معیارهای زیر می توانند حضور معامله گران بزرگ را در بازار مشخص کنند:

  • اگر قیمت ها افزایش پیدا کنند، اسپکیولیتورها در بازار حضور دارند.
  • اگر قیمت ها افزایش ولی حجم معاملات کاهش پیدا کند، معامله گران زیادی در حال خرید هستند.
  • اگر قیمت کاهش ولی حجم معاملات همچنان افزایش یابد نشان دهنده وجود اسپکیولیتور است.
  • اگر قیمت و حجم هردو کاهش پیدا کنند، نشان دهنده شلوغی بازار معاملات است.

توجه داشته باشید که اگر قیمت و حجم هردو در حال افزایش باشند لزوماً به معنای خرید اسپکیولیتور نیست.
این مورد، نکته ای است که شما از طریق تجربه متوجه آن خواهید شد.

همان طور که می بینید، تطبیق پیدا کردن با تمام جزییات بازار فارکس بسیار پیچیده است.
با این وجود، بهتر است معالات خود را در حجم کوچک آغاز کنید و در جهت رشد حرکت داشته باشید.
البته باید گفت که هیچ کس نمی تواند از بروز اشتباهات جلوگیری کند اما این خطاها می توانند معامله گران را به نتایج بزرگی برسانند.

بسیاری از معامله گران معتقدند که آنالیز تکنیکال به تنهایی و در فرم خالص خود نمی تواند کارایی لازم را در معاملات فارکس داشته باشد.

اکثر کتاب های آنالیز تکنیکال در دهه 90 و اوایل دهه 2000 میلادی نوشته شده است.
این در حالی بوده است که طیف وسیعی از معامله گران فارکس در آن زمان، به کامپیوتر دسترسی نداشته اند و برنامه های آنالیز موجود نیز، محدود بوده اند.

توجه داشته باشید که مطالعه آنالیز تکنیکال، مزایای زیادی از جمله آشنایی با پیوت پوینت ها و سطوح نمودار داشته است. حال سوال این است:

  • افراد، چگونه می توانند در صورت استفاده از ترمینال های رایگان، به تمام ویژگی های نموداری و اندیکاتورهای تکنیکال دسترسی پیدا کنند؟
  • منطق این موضوع کجاست؟

در اواسط دهه 2000 رنگ آمیزی در نمودارها کارایی خود را از دست داده بود و معامله گران HFT توانستند ضربه قاطعی را به آنالیزگرهای تکنیکال وارد کنند.

ربات ها، استاپ هایی را که وابسته به سطوح آنالیز تکنیکال هستند را متوقف می کنند.
در این میان، تنها استراتژی‌های منحصربه‌ فردی که بر اساس مشاهدات خود معامله‌گران و رویکرد آزمون و خطا ایجاد شده‌اند، از این مقوله مستثنی هستند.

در قسمت زیر، می توانید به روند از دست رفتن اعتماد ها نسبت به آنالیز تکنیکال بعد از بررسی نتایج، توجه کنید. همزمان با ایجاد ترمینال معاملاتی متاتریدر، آوازه آنالیز تکنیکال همه جا پخش شد.

در غرب، مدت زمان زیادی است که علاقه به استفاده از نمودارهای آنالیز تکنیکال، از بین رفته است به گونه ای که بسیاری از معامله گران مشهور و حرفه ای فارکس از آن استفاده نمی کنند.

مواردی از جمله محاسبات آماری و تمام انواع همبستگی ها، رنگ آمیزی با سطوح، تقریباً از یاد رفته اند.

اما با این وجود، بسیاری از مراکز معاملاتی همچنان معامله گران خود را با مطالب حشو و غیر کاربردی در زمینه آنالیز تکنیکال سرگرم می کنند.

باید گفت که نه سطح درآمد، نه اندازه سود سهام، نه اندازه میزان ریسک و نه نرخ بهره بانکی نمی توانند آنالیزگرهای تکنیکال را از شغل اصلی خود که توجه به تغییرات قیمت است، منحرف کنند.

پیگیری اعداد و ارقام از سوی این افراد در نوع خود مثال زدنی است و به عنوان نوعی فولکلور در وال استریت مشهور است.

باید گفت که هدف اصلی آنالیز تکنیکال، کسب درآمد است.

کاملاً منطقی است فرض کنیم کسی که روش‌های آنالیز تکنیکال را تبلیغ می‌کند باید بتواند در عمل آنها را با موفقیت به کار ببرد.
در بررسی های دقیق تر مشخص شده است که تعداد کمی از افراد، با آنالیز تکنیکالی آشنایی دارند که با استفاده از آن به ثروت و سود در معاملات خواهند رسید.

این در حالی است که بسیاری از معامله گران فارکس با افراد زیادی آشنا شده اند که از این نوع آنالیز استفاده کرده اند و ضررهای معاملاتی زیادی را متحمل شده اند.

جالب است بدانید که هیچ یک از این دو گروه، اشتباهات خود را نمی پذیرند.

بسیاری از افرادی که شکست می خورند، نقش خاصی را برای خطاهای انسانی خود در نظر نمی گیرند.

ظاهراً، رایانه ها می توانند کار تکنسین ها را تسهیل کنند اما گاهی اوقات این اختراع می تواند موجبات شکست افراد را فراهم کند.

واقعیت این است که کامپیوترها هم  درست مانند آنالیز گرهای تکنیکال سعی می کنند با استفاده از نمودارها تحرکات بازار معاملات را بررسی کنند.
به همین دلیل، دریافت تأیید از سوی کامپیوترها در زمینه انجام معاملات و پیشبینی های انجام شده براساس آنالیز تکنیکال به عنوان اصل مورد علاقه محققان شناخته شده است.

آیا اینرسی در بازار وجود دارد؟

طرفداران تحلیل تکنیکال متقاعد شده اند که بدست آوردن اطلاعات درباره داده های گذشته می تواند به پیش بینی آینده کمک کند.
|به عبارت دیگر، روند تغییر قیمت ها در گذشته می تواند به درک ما از قیمت های آینده کمک کند.
به این تئوری، اصل « کاغذ دیواری» می گویند.

براساس این نظریه، یک آنالیزگر تکنیکال می تواند قیمت های آینده را براساس  الگوی قبل خود، پیشبینی کند.
فرض اصلی در این است که ترکیب و توالی قیمت ها در بازه های زمانی و مکانی مشخص شده ای، تکرار می شوند.

آنالیزگرهای تکنیکال معتقدند که بازار فارکس از قوانین اینرسی پیروی می کند و بر همین اساس، در صورت افزایش ارزش یک دارایی، قیمت آن افزایش پیدا می کند و برعکس.
در این صورت، سرمایه گذاران نسبت به خرید چنین ارزهایی، تشویق می شوند.
براساس این تحلیل، زمانی که قیمت سهام کاهش پیدا می کند، بهتر است آن را فوراً بفروشید.

به عنوان مثال، آنالیزگرها، تاثیر قوانین تکنیکال را بر داده های دو سهام بزرگ و اصلی از ابتدای قرن بیستم تا کنون، بررسی کرده اند.
نتایج نشان داده است که داینامیک و تغییرات قیمت سهام ها در گذشته نمی تواند منبع قابل اطمینانی برای پیشبینی قیمت های آینده باشد.
بازار سهام، حافظه بسیار کوتاهی دارد.

درواقع، هیچ نظمی در اینرسی و تغییرات بازار وجود ندارد.
همچنین باید گفت که این اینرسی، قدرت لازم را برای غلبه بر تأثیرات منفی اقدامات سرمایه گذاران ندارد.
ساده ترین راه برای تأیید صحت این جمله، مقایسه تغییرات ارزش سهام در بازه های زمانی مختلف است.

آنالیزگرهای تکنیکال ادعا می کنند که اگر قیمت سهام در روز گذشته افزایش داشته است، این روند افزایشی همچنان ادامه خواهد داشت.
ممیزی و حسابرسی ها تطبیق روند قیمت های حال و گذشته را نشان می دهند اما درصد آن نزدیک به صفر است.

تغییر قیمت هفته گذشته هیچ ربطی به تغییرات این هفته ندارد.
احتمال مشخص شدن الگوهای نموداری که دائماً تکرار می شوند معمولاً بیشتر از احتمال ایجاد یک توالی واضح در چیدمان کارت ها نیست.

در واقع باید گفت که منظور اقتصاددانان از گفتن این حرف ها، این است که رفتار معاملات سهام ها کاملاً تصادفی است و از الگوی خاصی پیروی نمی کند.

در این مقاله با سه شاخص اصلی آشنا می شوید که می توانید با استفاده از آنها استراتژی خود را در هر بازه زمانی تدوین کنید.
آنالیز تکنیکال، از جمله ستون های معاملات فارکس است که معامله گران با استفاده از آن می توانند ترند های اصلی بازار را تعیین کرده و براساس این ویژگی ها، استراتژی خود را تدوین کنند.
با این حال، بسیاری از معامله گران تازه وارد دنیای فارکس، در استفاده از این اندیکاتورها گیج می شوند زیرا با تعداد زیادی از آنها روبرو خواهند شد.

آنها با سوالاتی از جمله:

  • آیا باید تنها یکی از آنها را انتخاب کنم؟
  • تمام آنها را انتخاب کنم؟
  • چه تعداد از آنها زیاد است؟

رو به رو خواهند شد.
در بحث انتخاب اندیکاتورها باید به چند نکته اساسی توجه کنید.
اکثر اندیکاتورها براساس یک اصل عمل می کنند.
بنابراین، زمانی که شما نسبت به کارکرد اندیکاتورها آشنایی پیدا کنید می توانید در انتخاب آنها راحت تر عمل کنید.

شما باید با 3 اندیکاتور مهم آشنا شوید:

  • میانگین متحرک (MA)
  • شاخص قدرت نسبی (RSI)
  • استوکاستیک

شما می توانید روند های فعلی و سطوح حمایت و مقاومت را با استفاده از این اندیکاتورها پیدا کرده و بهترین موقعیت ها را برای ورود به معامله و خروج از آنها شناسایی کنید.

میانگین متحرک

این شاخص، داده های قیمت را برای یک بازه زمانی انتخاب شده هم سطح می کند و به شما این امکان را می دهد تا قیمت های متوسط ​​آن دوره را به طور دقیق مشاهده کنید.
نمودار می تواند تغییرات جزیی قیمت را به شما نشان دهد که البته تمامی آنها مرتبط با آنالیز شما نخواهد بود به همین دلیل، در این شرایط استفاده از اندیکاتور MA می تواند مفید باشد.
MA می تواند تصویر واضح تری از یک روند را به شما نشان دهد، زیرا حرکت قیمت های گذشته را دنبال می کند.

بهترین نکته در مورد این شاخص این است که می توانید آن را متناسب با نیازهای خود سفارشی کنید.
بازه زمانی 15، 20، 30، 50، 100 و حتی 200 روز را انتخاب کنید.
هرچه این عدد کمتر باشد، این شاخص نسبت به تغییرات قیمت حساس تر است.
در ترند های بلند مدت بهتر است با مقادیر بالاتر کار کنید و برعکس.
بعد از آشنایی با این اندیکاتور و در صورت تمایل به یادگیری بیشتر در این زمینه می توانید از باندهای بولینگر استفاده کنید.

شاخص قدرت نسبی (RSI)

این ابزار آنالیز تکنیکال نوعی اسیلاتور است – نوعی از اندیکاتور که دارایی شما را در شرایط اشباع خرید یا فروش نشان می دهد-
زمانی که قیمت به اوج خود برسد، تمایل به نزول پیدا می کند و اندیکاتور RSI  به شما کمک می کند تا این نقاط را تعیین کنید.
RSI شبیه یک نمودار خطی است که بین دو حالت افقی حرکت می کند – از 0 تا 100.
پس از خط، می توانید سطح قیمت را در لحظه تعیین کنید.
بنابراین ، چه زمانی روند معکوس می شود؟

به طور کلی می توان گفت، زمانی که RSI پایین تر از 30 باشد، دارایی شما در شرایط اشباع فروش خواهد گرفت و قیمت افزایش پیدا می کند.
اگر این اندیکاتور ارزش 70 را نشان دهد، سیگنال اشباع خرید را به شما می فرستد.
در این شرایط باید خود را برای نزول قیمت آماده کنید.
این اندیکاتور نیز مانند بقیه اندیکاتورها، وضعیت را به صورت قطعی به شما نشان نمی دهد  و هیچ ضمانتی برای طی کردن قیمت در روند تعیین شده، ارائه نمی کند.
اما با این حال، این الگو می تواند رفتار احتمالی بازار فارکس با به شما نشان دهد.

استوکاستیک 

اندیکاتور استوکاستیک، ابزاری است که دارایی شما را در شرایط اشباع خرید و فروش را نشان می دهد.
اما چه چیزی این اندیکاتور را از RSI متمایز می کند؟
استوکاستیک، ترکیبی از دو اندیکاتور شرح داده شده است.
بنابراین، بر اساس قیمت های میانگین در یک بازه زمانی و تغییرات بین نقاط اکستریم رفتار می کند.

اندیکاتور استوکاستیک دو خط دارد:

  • (K (Fast Stochastic میانگین حرکت قیمت را در 14 جلسه معاملاتی قبل به شما نشان می دهد.
  • (D (slow Stochastic میانگین متحرک 3 دوره ای٪ K است.

با این اطلاعات چه می کنید  و سطوح اشباع خرید و فروش را چگونه تشخیص می دهید؟

دقیق ترین شاخص تغییر قیمت عبارت است از:

  • دو خط (٪ K و٪ D) از روی هم عبور می کنند.
  • نقطه برخورد این دو خط زیر 20 (اشباع فروش) یا بالای 80 (اشباع خرید) است.

به طور خلاصه، اگر دو خط بالاتر از 80 قرار بگیرند، به این معنی است که قیمت به زودی کاهش می یابد و اگر زیر 20 با هم برخورد کنند، قیمت افزایش می یابد.

این اندیکاتورها می توانند سطح معاملات فارکس شما را بالا ببرند و به تصمیم گیری بهتر شما کمک کنند.
با این حال، به خاطر داشته باشید که این شاخص ها به تنهایی نمی توانند 100٪ شما را به درستی هدایت کنند، سعی کنید از آنها عاقلانه استفاده کنید.

اسلیپیج، از جمله هزینه هایی است که در استراتژی معاملاتی به صورت مخفیانه ای و پنهان حضور دارد.
معمولاً، چنین هزینه ای در بررسی سوابق معاملاتی نادیده گرفته می شود.

با این حال، کسی که به فکر توسعه استراتژی است باید نسبت به تأثیر این نوع هزینه بر معاملات فارکس خود اطلاعات خوبی بدست آورد.

کاربرد واقعیت در شبیه سازی های بر پایه داده های گذشته

برای ایجاد یک شبیه سازی گذشته نگر از یک سیستم معاملاتی، باید مفروضات خاصی را، هرچند ناچیز، در نظر گرفت.
زیرا در بسیاری از مواقع، نکات ریز و به ظاهر بی اهمیت می توانند در نتایج بدست آمده تأثیر گذار باشند.

از جمله مهم ترین آنها می توان به انحراف از استراتژی های معاملاتی اشاره کرد.

اسلیپیج در قیمت و معامله

انجام هر معامله، با هزینه هایی همراه است که از دو قسمت ثابت و متغیر تشکیل می شود.
هزینه ثابت به عنوان کمیسیون شناخته می شود که براساس تعرفه های بروکر در زمان ثبت سفارش در بازار فارکس محاسبه می شود.
هزینه متغیر، اسلیپیج نام دارد که می تواند تأثیر زیادی بر سود حاصل از معاملات شما داشته باشد.

اندازه اسلیپیج به فاکتورهای مختلفی از جمله نوع سفارش، اندازه معامله و نقدینگی بازار بستگی دارد.

سه نوع سفارش در بازار معاملات ثبت می شود:

سفارش بازار:

در این نوع از سفارش، خرید یا فروش براساس قیمت و نرخ فعلی دارایی بازار ثبت می شود.
این نوع سفارش تضمین شده است اما نه در سطحی که در نهایت مشخص می شود.

به همین دلیل ممکن است اسلیپیج بالایی داشته باشد.

سفارش توقف:

سفارش توقف خرید، بالاتر از قیمت فعلی ثبت می شود در حالی که سفارش فروش، پایین تر از قیمت فعلی بازار قرار می گیرد.
برای ورود و خروج از بازار می توان از سفارشات توقف استفاده کرد.
مشکل سفارشات توقف این است که معمولاً در قیمت نامناسب تری نسبت به سطح توقف تعیین می شوند.

به این دلیل که وقتی قیمت به سطح توقف می رسد، سفارش به سفارش بازار تغییر می کند و با اولین قیمت موجود اجرا می شود.

سفارش محدود:

سفارش محدود خرید، در قیمتی کمتر از قیمت فعلی ثبت می شود در حالی که قیمت سفارش فروش، بالاتر از قیمت فعلی بازار است.
بر خلاف سفارشات توقف، سفارشات محدود برای استفاده بهتر از قیمت فعلی بازار ثبت می شوند.

اما اجرای آن تضمینی نیست ولی با این حال در همان قیمت یا قیمتی بهتر از زمان آغاز معاملات اجرا می شوند.

سفارش (Market If Touched ( MIT:

این نوع از سفارش ترکیبی از سفارش محدود و توقف است.
در مورد معاملات خرید، سفارش MIT با قیمتی کمتر از سطح فعلی ثبت می شود.
در پوزیشن فروش نیز، سفارش MIT بالاتر از قیمت فعلی تعیین می شود.

در سفارش MIT سعی بر این است که خرید در روند نزولی و فروش در سطح قیمتی مطلوبی صورت بگیرد.
سفارشات MIT به دنبال اجرای سفارش در قیمتی نزدیک به جایی است که استراتژی، سطح ورود مناسب را مشخص کرده باشد.
با این حال، اگرچه سفارشات MIT بهترین دو نوع سفارش را با هم ترکیب می کنند، اما ممکن است دچار افت قیمت نیز شوند.

 شکاف اسلیپیج در باز کردن معاملات

قیمت ها در بازار فارکس دچار شکاف یا گپ می شوند.
معمولاً، یک گپ یا شکاف قیمتی در فاصله بین قیمت بسته شدن کنونی تا قیمت باز شدن روز بعد اتفاق می افتد.
در بیشتر موارد، این شکاف آنقدر بزرگ نیست که بتواند بر نتیجه استراتژی تأثیر بسزایی بگذارد.

با این حال، ممکن است شکاف های بزرگتری که ناشی از رویدادهای مهم سیاسی یا اقتصادی هستند،
در زمان بسته بودن
بازارهای معاملاتی ایجاد شوند.
چنین نوسانات بزرگی می تواند اسلیپیج های بزرگی را بویژه در سفارشات باز،ایجاد کند.
بنابراین، معامله گر فارکس باید نتایج آن را در شبیه سازی خود براساس داده های گذشته در نظر بگیرد.

اندازه اسلیپیج براساس نوع سفارش

اندازه پوزیشن شما تأثیر نسبی بر اسلیپیج دارد.
به عبارت دیگر، هرچه اندازه سفارشات بزرگتر باشد، امکان وقوع اسلیپیج نیز بیشتر است.
زیرا سفارش در ادامه با قیمت های نامناسبی انجام می شود.
در این مورد، معامله گر باید استراتژی خود را بر پایه معاملات داخلی و خارجی مقیاس بندی و طراحی کند تا بتواند معامله کلی خود را با حداقل اسلیپیج انجام دهد.

اسلیپیج، هزینه متغیری است که در بازار معاملات فارکس نمی توان از آن اجتناب کرد و ممکن است در مواردی از جمله استراتژی های بلندمدت با دستورات ورود و خروج کم، اهمیت خاصی نداشته باشد.
اما این موضوع، در سیستم های با فرکانس بالا که در مدت کوتاهی فعالیت می کنند اهمیت بیشتری دارد.
به همین دلیل، معامله گر باید شبیه سازی خود را با توجه به اسلیپیج انجام دهد.
توجه داشته باشید که چنین هزینه ای می تواند بر سود معاملاتی شما تأثیر بگذارد.

ارزش زمان چیست؟

ارزش زمان، یک آپشن پرمیوم برای معامله گران در بازار های مالی است و به زمان باقی مانده قبل از پایان قرارداد اختیار معامله نسبت داده می شود.
قرارداد اختیار معامله، در واقع قراردادی است که به خریدار، اختیار خرید یا فروش یک دارایی مشخص را در بازار معاملات، در قیمتی تعیین شده و تا یک‌زمان معین اعطا می‌کند.
این فاکتور به دو بخش ارزش ظاهری و ذاتی تقسیم می شود.

از طرفی دیگر، ارزش ذاتی به ارزش وابسته به طبیعت یک قرارداد اختیار معامله اشاره دارد.
اجزای اختیار معامله عبارت اند از:
ارزش زمان و ارزش ذاتی.
آپشن ها و یا قراردادهای اختیار معامله، وابسته به بازارهای مشتق هستند.
ارزش زمانی که در این مقاله به آن اشاره می کنیم متفاوت از TVM یا ارزش پول بر حسب زمان است.

ارزش زمان، ارزش ذاتی و قیمت اختیار معامله

هزینه یک قرارداد اختیار معامله چقدر است؟
ما به این میزان پول، قیمت اختیار معامله می گوییم که خریدار آن را به فروشنده اختیار معامله می دهد تا حق اختیار معامله را در دست بگیرد اما این حق چیست؟
این حق، حق خرید یا فروش دارایی است.
همچنین می توان از آن به عنوان حقی برای منقضی شدن، بدون هیچ ارزشی اشاره کرد.

همان طور که می دانید، ارزش ذاتی بر اساس تفاوت بین قیمت اعتباری اختیار معامله و قیمت دارایی پایه تعیین می شود.
ارزش ذاتی اختیار معامله خرید، حق خرید دارایی را به فرد می دهد اما هیچ تعهدی را در قبال این خرید نخواهد داشت.
این موضوع برای تفاوت بین قیمت پایه و قیمت اعمال نیز درست است.
از طرفی دیگر، ارزش ذاتی یک قرارداد اختیار فروش این حق را به شما می دهد تا دارایی خود را بفروشید اما هیچ تعهدی در این زمینه ندارد.

هر قرارداد اختیاری، دارای قیمت است و مقدار آن براساس ارزش ذاتی و ظاهری آنها تعیین می شود.
همیشه بدانید که ارزش غیر ذاتی یا ظاهری قرارداد وابسته به ارزش زمانی است که فاکتور بسیار مهمی در نوع خود به شمار می آید.
ما می دانیم که یک قرارداد در صورت رسیدن به تاریخ انقضای خود، ارزش خود را از دست می دهد.
اما چرا؟
زیرا این قرارداد، شانس کمتری برای داشتن تغییرات مطلوب در بازه زمانی تعریف شده دارد.

باید گفت که ما دو گزینه برای اختیار معامله در زیان داریم:
گزینه اول که در عرض یک ماه منقضی می شود و گزینه بعدی که تاریخ انقضای آن در عرض یک هفته به پایان می رسد.
کدامیک از آنها براساس توضیحات ما ارزش ظاهری بیشتری دارند؟
باید گفت که هرچه زمان بیشتری تا انقضای قرارداد اختیار باقی مانده باشد، ارزش ظاهری آن نیز بیشتر و سود آن هم افزایش می یابد.
فاکتور دیگری که باید در قراردادها به آن اشاره کنیم، نوسانات ضمنی است.
این نوسانات، میزان تغییرات دارایی پایه را در بازه زمانی مشخص شده، تعیین می کنند.
هرچه میزان این نوسانات بیشتر باشد ارزش ظاهری دارایی شما بیشتر است.

حال بیایید ارزش زمان را محاسبه کنیم:

ارزش زمانی + نوسان ضمنی = قیمت اختیار معامله – ارزش ذاتی

این معامله ای است که می تواند ارزش زمان را مشخص کند.
در واقع می توان گفت که ارزش زمان برابر است با قیمت اختیار معامله ای که با توجه به ارزش ذاتی دارایی بدست می آید.

اهمیت ارزش زمان

 

اگر قرارداد اختیار معامله ای، زمان بیشتری داشته باشد، ارزش آن نیز بیشتر است.
به طور خلاصه، اگر قرارداد زمان بیشتری داشته باشد، سرمایه گذاران هزینه بیشتری را برای آن پرداخت می کنند زیرا زمان بیشتری برای سودآوری خواهد داشت.
هرچه زمان باقی مانده برای قرارداد اختیار کمتر باشد، سرمایه گذاران برای خرید آن بیشتر درنگ می کنند زیرا شانس آن ها برای کسب سود بیشتر، کمتر خواهد بود.

به همین دلیل است که اکثر معامله گران  تصور می کنند که  فروش یا نگهداری اختیار معامله در زمانی که هنوز زمان زیادی تا انقضای آنها باقی مانده است، بهتر و امن تر است چرا که فکر می کنند، در صورت خرید یا فروش در بازه بلند مدت باقی مانده، ارزش زمان را از دست خواهند داد.

بستن یک معامله در فارکس در مطلوب ترین سطح قیمت به اندازه ورود به معامله در زمان مناسب مهم است.
در انتها، سطح قیمتی که از آن خارج می شوید می تواند سود یا زیان شما را مشخص کند.
در این مقاله، در زمینه روانشناسی رسیدن به تارگت سود و احتمال سود در هر معامله در بازار های مالی صحبت خواهیم کرد.

هر معامله یک نتیجه تصادفی دارد

در صورت ورود به معاملات فارکس باید بدانید که نتایج کاملاً به صورت تصادفی بدست خواهند آمد.
شانس کسب سود بهترین معامله گران نیز در صورت سرمایه گذاری در بانک ها تقریباً 50% است.
این بدان معناست که ما نمی توانیم نتیجه یک معامله واحد را کنترل کنیم.
در واقع، می توان گفت که احتمال سود و زیان معامله گران یکسان است.
اگرچه هر معامله یک نتیجه تصادفی دارد، اما معامله گران می توانند با انجام معاملات در حجم زیاد و استفاده از قوانین مدیریت ریسک ،سود خوبی را بدست بیاورند.

درک این موضوع عموماً برای معامله گرانی که به دنبال کسب سود در مقادیر بالا هستند، دشوار است.
این واقعیت که معامله قبلی شما با سود همراه بوده است نمی تواند ضمانتی برای کسب سود در معاملات جدید و بعدی شما باشد.
اما با این حال از لحاظ روانی، انسان به دنبال ایجاد ارتباط بین پیامدها و گرفتن نتایج قطعی از پیش بینی هاست.
اگرچه بازارهای معاملاتی با ایجاد روندهای نزولی – صعودی و الگوهای قیمتی مشخص می توانند تا حدی پیش بینی امور را برای معامله گران امکان پذیر کنند اما درک این موضوع برای معامله گران بسیار مهم است که نتیجه هر معامله  یک رویداد تصادفی و نامشخص است.

در این شرایط، دو نکته بسیار مهم است:
اول اینکه معامله گران می توانند با استفاده از استراتژی های مناسب در بازه های زمانی طولانی و حجم معاملات بالا، سود خوبی بدست آورند.
دوم اینکه به این باور برسند که نتیجه هر معامله به صورت رندوم است و احتمال کسب سود و ضرر آن برابر است.

سطح توقع، دشمن موفقیت در معاملات است

زمانی که به درک تصادفی بودن نتایج معاملات فارکس برسید و این باور را تقویت کنید که نمی توانید بازار را کنترل کنید، می توانید ضرر و زیان در معاملات را به راحتی بپذیرید.
وقتی که این واقعیت را بپذیرید، می توانید آرامش را تجربه کرده و از دنبال کردن بازار برای کسب سود دست بردارید.
برای مثال، وقتی که قیمت نزدیک به خط مقاومت می شود و دو نتیجه احتمالی را در معاملات ایجاد می کند:
قیمت خط مقاومت را می شکند و بالا می رود یا دوباره به آن برخورد می کند و پایین می آید.

اگر استراتژی معاملاتی شما کاملاً جامع و ترکیبی از اصول اولیه و تکنیکی باشد، ممکن است در پیش بینی روند بازار موفق تر عمل کند.
با این حال، حتی با وجود برتری 20 درصدی، راهی وجود ندارد که دقیقاً بدانیم نتیجه معامله چه خواهد شد.
شما به عنوان یک معامله گر فارکس می دانید که بعد از انجام دادن چندین معامله می توانید در بازار سود بدست آورید.
این حالت ذهنی می تواند با از بین بردن انتظاراتتان، هر نوع احساسی را در ذهن شما حذف کند و به نوبه خود شما را به معامله گر و آنالیزگر بهتری تبدیل کند.
سود آوری یک معامله واحد در کنترل شما نیست.
شما می دانید که می توانید با استفاده از استراتژی مناسب، به سود دست پیدا کنید.

بهترین روش برای رسیدن به سود و خروج از معامله

بهترین روش برای رسیدن به هدف سود و خروج از معاملات در صورت غیر قابل کنترل بودن نتایج چیست؟
بدیهی است که اولین قدم در این شرایط، داشتن یک استراتژی مناسبی است که بتواند باعث سودآوری معاملات تان شود.
استراتژی های پرایس اکشن و استراتژی هایی که براساس آنالیزهای فاندامنتال بنا شده اند، در صورت اجرای صحیح، سوابق خوبی در سودآوری معاملات دارند.
شما باید همیشه، قوانین مربوط به ورود و خروج از معاملات را پیگیری کنید تا بتوانید در بازه های زمانی بلند مدت به سود مناسبی برسید.

زمانی که معامله ای را باز و استاپ لاس و تارگت سود خود را تعیین می کنید، بهتر است پوزیشن خود را رها کنید.
به این کار اصطلاحاً « ثبت و فراموش کردن سفارش می گویند».
زمانی که نمی توانید بازار را کنترل کنید، دخالت در روند پوزیشنی که باز می کنید سودی نخواهد داشت.
معامله شما در نهایت یا به استاپ لاس و یا به سطح سود تعریف شده برخورد می کند.
هیچ راهی برای پی بردن به این موضوع که پوزیشن تان تا چه اندازه به نفع شما پیش خواهد رفت وجود ندارد.
ممکن است در این معامله چند پیپ ضرر کنید و در نهایت پوزیشن به نفع شما پیش نرود.
در این شرایط یک معامله گر با تجربه فارکس می تواند با استفاده از مهارت ها و تجربیات خود در قیمت مناسب از معامله خارج شود. 

رعایت اصول روان شناسی در هر موضوعی باعث می شود که شما بتوانید تصمیمات درست تری را اتخاذ کنید و می توان گفت که معاملات نیز از این قاعده مستثنی نیست.
معامله گران سعی می کنند به درستی تصمیم گیری کنند و زمانی که نتوانند به نتیجه دلخواه خود برسند، آشفته می شوند.
شما نمی توانید کنترلی بر بازارها داشته باشید.

به همین دلیل برای داشتن معاملاتی بهتر، باید دو موضوع گفته شده در بالا را به درستی درک کنید:
اول اینکه، معامله گران در سراسر جهان می توانند با استفاده از استراتژی های موثر و انجام معاملات فارکس در حجم بالا، به سود مناسبی برسند.
دوم، نتیجه هر معامله ای به صورت رندوم بدست می آید و می تواند شما را به سود یا ضرر برساند.
در این میان معامله گران حرفه ای نیز نمی توانند احتمال سود معاملاتی خود را بیش از 50% در نظر بگیرند.
احتمال سود و زیان در معاملات با هم برابر است.

با این حال، ثبات، مدیریت ریسک، نسبت ریسک به پاداش و صبور بودن نسبت به ضررهای معاملاتی می تواند شما را به موفقیت برساند.
توجه داشته باشید که شما هیچ گاه نمی توانید بازار معاملاتی را کنترل کنید.