ممکن است به فکر معامله در زمان انتشار اخبار باشید تا بتوانید از فضای موجود به نفع خود استفاده کنید اما احتمالا در ادامه این سوال را از خود می پرسید که چگونه می توان در زمان وقوع حوادث معامله کرد؟

بهترین اقدام در این شرایط این است که ببینید چه اخباری بر معاملات شما تأثیر می گذارند و به چه چیزهایی باید توجه کنید.

کدام اخبار اقتصادی بر معاملات شما تأثیر می گذارد؟

اخبار مختلفی از جمله رویدادهای اقتصاد کلان ( به عنوان مثال تصمیمات مربوط به نرخ بهره)، سیاست های تصمیم گیری دولت و اخبار مربوط به استخدام، بر بازار معاملات فارکس تأثیر می گذارند. 

دو نوع اخبار بر بازار معاملات تأثیر می گذارند:

  1. اخبار اقتصادی: تولید ناخالص داخلی ، تورم ، بیکاری ، ذخایر نفتی و هر جنبه اقتصادی مرتبط که می تواند یک کشور و واحد پول آن را تحت تأثیر قرار دهد.
  2. اخبار سیاسی: تصمیمات و اقدامات دولتی که در کشور مورد نظر انجام می شود که مستقیماً با ارز درگیر است.

تمامی این اخبار مهم هستند به گونه ای که می توانید در زمان انتشار آنها تغییرات فاحش جفت ارز مورد نظر را مشاهده کنید. اما چگونه می توان فهمید که چه زمانی ، چه داده هایی منتشر می شوند و چه تأثیری بر معاملات خواهد گذاشت؟

چگونه اخبار معاملات را پیش بینی نکنیم؟

ما تقریباً می دانیم که این اخبار چه زمانی منتشر می شوند و براساس آن سرمایه گذاری خود را آغاز می کنیم اما باید بگوییم که چنین روشی برای سرمایه گذاری مناسب نیست.
اگر به این ترتیب پیش بروید در انتها با ضرر روبرو خواهید شد.
رویدادهایی مانند آنچه در فرانک سوئیس (قو سیاه) یا Brexit رخ داده است معامله گران زیادی را دچار مشکلات بزرگی کرد به گونه ای که حتی برخی از بروکرها مجبور شدند فعالیت خود را تعطیل کنند.

 اشتباهات اخبار معاملاتی

یک یا چند دلیل باعث تجربه ضرر معامله گران در زمان انتشار اخبار می شود:

  • لوریج های بزرگ: زمانی که با موجودی کم برای کسب درآمد در مدت کوتاهی وارد بازار می شوید، در انتها با ضرر رو به رو خواهید شد به گونه ای که حساب شما توانایی مقاومت کردن را از دست می دهد و یک حرکت کوچک بازار موجب فروپاشی آن می شود. 
  • حالت شانس: نداشتن یک سیستم معاملاتی و براساس حدس و گمان حرکت کردن می تواند حساب شما را به خطر بیندازد. اگر سیستمی ندارید، بهتر است در تصمیم خود تجدید نظر کنید. 
  • استراتژی استاپ لاس: استراتژی های همراه با استاپ لاس کوچک کارایی مناسبی در زمان حرکت تهاجمی بازار، ندارند. استاپ لاس های بزرگی که توسط نهاد های مسلط بر بازار تعیین می شوند، استاپ لاس های کوچک شما را از دور خارج می کنند. این مسئله به این معنا نیست که استراتژی شما غلط است اما باید به نحوه رفتار آنها در هنگام انتشار داده ها توجه کنید تا اگر این حوادث نتوانند تأثیر مثبتی بر روند کار شما بگذارند، معاملات خود را محدود کنید. این کار مسلماً با کشیدن سیستم از برق انجام نمی شود.  
  • سیستم های معاملاتی مبتنی بر اخبار: ممکن است فکر کنید که معامله در زمان انتشار اخبار و تعیین سفارشات خرید و فروش در این زمان، کار ساده ای است. این فرضیه از این ایده شروع می شود که قیمت بدون عقب نشینی حرکت می کند. بیشتر اوقات اینگونه نیست ، زیرا قیمت می تواند بدون دنبال کردن روند خاصی، چه در مرحله اولیه و چه در کل دوره ، هدایت شده حرکت کند. 

قیمت، قبل از انتشار، خبر بدون هدفی حرکت می کند. در این شرایط، دستور خرید را در بالا و فروش را در پایین مشخص می کنیم و سپس آنها را در همان شرایط رها می کنیم. انتشار اخبار هردو این دستورها را فعال می کنند و ما تفاوت بین آنها را از دست می دهیم. 

حالا فرض کنید وقتی اولی فعال می شود دیگری را لغو می کنیم. در این حالت ، ضرر می کنیم زیرا خرید را فعال کردیم و متعاقباً قیمت کاهش می یابد. این مثال تنها نمونه ای بود که به شما نشان دهیم بازار همیشه چیزی نیست که به شما نشان داده می شود. 

همیشه نتایج خود را با استفاده از بک تست ها آزمایش کنید. ممکن است فکر کنید که همه چیز خوب پیش می رود اما بعد از بررسی نتایج به نتیجه دیگری می رسید. در بسیاری از مواقع، بروکرهای بزرگ باعث ایجاد نوساناتی در قیمت ها می شوند و به این ترتیب افراد را جذب بازارها و معاملات می کنند ، از این روش بوسیله کمیسیون خود درآمد کسب می کنند و با باخت شما برنده می شوند. به عنوان یک معامله گر، باید زیرکانه عمل کنید و روی معاملات خود تمرکز بیشتری داشته باشید. 

معاملات بر اساس نوسان و اخبار

طبیعی است که بعد از به راه انداختن پلتفرم معاملاتی خود از خود بپرسید : حالا چه اتفاقی می افتد؟ اگر فلان اتفاق بیفتد، چه می شود؟ همه ما اخباری را می شنویم که چند نفر در اثر یک اتفاق خاص توانستند به ثروت زیادی دست پیدا کنند. در نظر داشته باشید که احتمال این اتفاقات تنها  0.0001% است. 

منظور ما این نیست که بعد از وقوع اخبار نباید معامله کنید بلکه هدف این است تا از ذهنیت حرکت براساس شانس خارج شوید و به واقعیات بیشتر توجه کنید.
اگر از لوریج های بالا استفاده نمی کنید برای مثال بهتر است از استراتژی های معاملات سویینگ استفاده  کنید و یا در هر معامله بهتر است درصد کوچکی از سرمایه خود را تحت ریسک قرار دهید. 

توجه داشته باشید که شرایط بازار متفاوت است و تحت تأثیر عواملی همچون جنگ های ارزی ، بحران های اقتصادی ، تصمیمات سیاسی قرار دارد. شما باید انتظار نوسانات بازار را داشته باشید و این مسئله را به خوبی مدیریت کنید.  

تنظیم ذهن برای معامله بر اساس اخبار

بسیاری از معامله گران تصور می کنند که اخبار محور مشکلات است و باعث ضرر و زیان آنها می شود اما مسئله این گونه نیست. اینها فقط بهانه است. ممکن است به این سوال برخورده باشید که اگر داده های خوب وجود دارند چرا قیمت، افت می کند؟ باید بگوییم که در بازارهای مالی قیمت ها بر اساس انتظارات هدایت می شوند. به این معنا که قیمتی که یک دارایی نرخ گذاری می شود نشان دهنده انتظارات معامله گران از قیمت آتی آن است. به همین دلیل، وقتی با اطلاعاتی رو به رو می شوید که در نظرتان مناسب است، سرمایه گذاران دیگر از مدت ها قبل به آن توجه کرده اند. 

شما باید یک ذهن خرد داشته باشید (هر معامله ای مهم است) و یک ذهن کلان (چه چیزی واقعاً در طولانی مدت مهم است و پیامدهای آن چیست).
بنابراین، اگر با بخشی از اطلاعات یا اخبار سروکار دارید، ذهن ماکرو شما باید آن را ضمانت کند. به این اصل توجه کنید در غیر این صورت موجودی حساب خود را تحت تأثیر اخبار از دست می دهید.

اخبار به عنوان مشکل نیست

چرا به جای تمرکز روی اسپیکولیشن یا اخبار، روی آنچه که دارید تمرکز نمی کنید؟

در سرمایه گذاری های بلند مدت بهتر است به اخبار شرکت ها و صنایع توجه داشته باشید اما در معاملات، باید به حرکات کوچک بازار توجه کنید.
آیا واقعاً فکر می کنید که می توانید وقایع بازار بزرگی مانند بازار ارز را پیشبینی کنید؟

کاری که باید انجام دهید این است که روی ایجاد سیستم های معاملاتی که مزیت آماری مثبتی دارند تمرکز کنید. نسبت به این موضوع که اخبار دلیل تمام اتفاقات است، وسواس فکری پیدا نکنید. بهتر است روی چیزی که می خواهید، تمرکز کنید. تنها کافی است که تاریخ هایی را که ممکن است بازار در آنها به صورت تهاجمی حرکت کند را به یاد داشته باشید. 

اگر به لحظات حساس انتشار اخبار برخورد کنید و یا در انتهای هفته ای هستید که بازار دچار تغییرات خواهد شد، بهتر است هیچ کاری انجام ندهید. چنین شرایطی معمولاً کمتر از 1%  پیش می آیند.

نادیده گرفتن اخبار مطبوعات

به عنوان مثال چندین ماه پیش اخبار زیادی درباره Brexit منتشر شده است که بیشتر آنها قطعی به نظر می رسید اما امروز با گذشت یک سال، همچنان هیچ اتفاقی نیفتاده است. توییت های ترامپ بازار را تحت تأثیر قرار می دهد اما شما نمی توانید هیچ پیش بینی در این زمینه داشته باشید بلکه تنها راه حل موجود، رویارویی با این وضعیت است. 

مطبوعات همیشه از عنوان های خوب برای توجیه اتفاقات استفاده می کند. به عنوان مثال ، پس از یک رویداد ، ارزش جفت ارز EUR/USD افزایش می یابد و در ادامه این اخبار را در رسانه ها با این عنوان می خوانید: «صعودی شدن جفت ارز EUR/USD علی رغم اقدامات بانک مرکزی اروپا». توجه داشته باشید که اگر بعد از همان رویداد جفت سقوط کند عنوان به این شکل تغییر می کند: « نزولی شدن EUR/USD به دلیل اقدامات بانک مرکزی اروپا»

شما به عنوان یک معامله گر تنها باید  قیمت بازار را زیر نظر بگیرید، بقیه موارد، حواشی هستند و باید کمتر به آنها توجه کنید. 

اگر به تازگی وارد دنیای بیت کوین شده اید و یا سعی می کنید علت تفاوت آن را با بقیه ارزهای دیجیتال بررسی کنید اینجا جای مناسبی است.

تصویری بزرگتر از بیت کوین در مقابل بلاک چین

ساتوشی، خالق ژاپنی بیت کوین به دلیل ارزشمند کردن تراکنش های آنلاین، مورد ستایش بسیاری از افراد قرار گرفته است.
بیت کوین، زمینه را برای ظهور سایر ارزهای دیجیتال دیگر فراهم کرده است اما نکته مهم این است که دید بسیاری از سرمایه گذاران را نسبت به احتمالات دنیای جدید باز کرده است.
به عنوان یک پیشرفت بزرگ، می توانیم آن را با اولین تلفن یا هواپیمای تولید شده مقایسه کنیم. 

ظهور بیت کوین برای اولین بار،همه چیز را عوض کرد. این تکنولوژی دیجیتال غیر متمرکز توانسته است سود زیادی را با خود به همراه بیاورد و اجازه داد تا بتوانیم معاملات خود را بدون هیچ واسطه ای انجام دهیم.
در این شرایط بانک ها سودی را برای انجام تراکنش ها دریافت نمی کنند و همین مسئله تکنولوژی این بلاک چین را بسیار با اهمیت کرده است. 

مسلماً هواپیماهای امروزی با طرح اولیه ای که توسط برادران رایت عرضه شده بود، متفاوتند ولی با توجه به پیشرفت تکنولوژی باید تغییراتی روی اختراع آنها انجام می شد.
در همین راستا، بسیاری از کارشناسان بر اعمال تغییرات دائمی  روی فرم اولیه و آغازین اختراعات تأکید می کنند تا بتوان همزمان با پیشرفت تکنولوژی از این نوآوری ها استفاده کرد. 

در این میان بیت کوین اولین تکنولوژی در نوع خود بود و توانست توجه بسیاری از افراد و موسسات را به خود جلب کند.
با این وجود، بسیاری از کارشناسان این زمینه همچنان در زمینه قابلیت های بلاک چین و برآیند آن در طولانی مدت تحقیقات زیادی انجام می دهند.

ری دالیو ، یکی از موفق ترین مدیران صندوق های تامینی در تاریخ، در صحبت های خود تأکید کرد که به بیت کوین اعتقادی ندارد، اما در ادامه به این موضوع اشاره کرده است که فناوری را که پایه و اساس این ارز را تشکیل می دهد، کاملاً باور دارد.
اگرچه وی به دلیل اظهارات خود در مورد بیت کوین با واکنش شدید مواجه شده است اما باید این موضوع را در نظر بگیرید که همیشه در دنیای تکنولوژی موافقان و مخالفانی هم وجود دارند. 

بیت کوین تنها بلاک چینی است که در بازار استفاده می شود و طرفداران آن معتقدند که اعمال تمایز بین این ارز و فناوری بلاکچین مانند جدا کردن اینترنت از آدرس HTTP است اما با این حال توجه داشته باشید که بین بیت کوین و فناوری بلاک چین، تفاوت وجود دارد. بلاک چین ، به عنوان اولین نسخه از یک دفتر توزیع غیرمتمرکز ، یک اختراع مهم تاریخی است که تغییرات بی سابقه ای را در جهان ایجاد کرد اما  بعد ها به دلیل الگوریتمی که بر روی آن ساخته شده است مورد انتقاد قرار گرفت.
بسیاری از افراد معتقدند با اینکه 12 سال از اختراع این بستر دیجیتالی می گذرد اما پیشرفت آن با چیزی که انتظار می رود فاصله دارد.

اعتقاد همه منتقدین بر این است که  به نسخه پیچیده تری از دفتر توزیع غیر متمرکز نیاز است تا محدودیت های بلاک چین را نداشته باشد.
این در حالی است که ما همچنان به بلاک چین به عنوان پایه و اساس کار نیاز داریم، اما در کنار این مسئله، به سیستم سریع تر و کارآمد تری نیز نیاز است به همین دلیل بسیاری از افراد ترجیح می دهند طراحی  PoW را جایگزین این بلاک چین کنند.

بسیاری از معامله گران از بدست آوردن توکن های اضافی در طول پروسه استیکینگ مانند استخراج لذت می برند اما واقعیت این است که عملکرد و نقایص سیستم بلاک چین در این روند کاملاً برجسته می شوند. 

اما سوال اینجاست که

  • چرا ما به این سیستم نیاز داریم؟
  • چرا امنیت هر سیستم بر پایه بلاک چین است؟ 

خوشبختانه ، در سال های اخیر شاهد تلاش های موفقیت آمیز برای شکستن این سد هستیم. یک دفتر توزیع شده جدید و مجاز ، قادر به پردازش معاملات، 10 برابر بیشتر از هر ارز کریپتو مبتنی بر بلاکچین در هر ثانیه شده است.
در حالی که بیت کوین هنوز بر اساس بلاکچین کار می کند ، رمز ارز XRP (قبلا Ripple نامیده می شد) توانسته است عملکرد خوبی را با استفاده از سیستم جدید از خود نشان بدهد و همین امر باعث شده است تا سرمایه گذاران با محدودیت های کمتری نسبت به گذشته رو به رو شوند.  

برخی از افراد معتقدند تنها دلیل اعتماد ما به بلاکچین این است که هیچ جایگزین بهتری برای آن پیدا نشده است.
حال سوال این است که  آیا ما هنوز به دنبال راه حل کارآمد تری هستیم که بتواند نیازهای اساسی را برآورده و همزمان روند کار را تسریع کند؟

در چند سال گذشته شرکت های مختلف  محصولات خود را تبلیغ و ادعا کرده اند که بر چالش های ذاتی بلاکچین غلبه کرده اند. برخی از متخصصان امور مالی می گویند این دفتر جدید توزیع شده در نهایت فرصت لازم را برای ورود مهندسی سیستم های ارز دیجیتال مقیاس پذیر با پتانسیل واقعی برای تبدیل یا حتی جایگزین شدن ارزهای اصلی در سیستم مالی جهانی فراهم می کند.
سیستم رمزنگاری مبتنی بر بلاکچین ممکن است هرگز در دستیابی به این امر مناسب نباشد اما با فراهم شدن زیرساخت های لازم می توان ارزهای دیجیتال را وارد صحنه رقابت با ارزهای معمولی کرد.

سکه های جدید با پتانسیل آسیب رسانی به بیت کوین

ری دالیو معتقد است که یک ارز رمزنگاری شده دیگر می تواند بیت کوین را مختل کند.
در همین راستا  تأثیری که آیفون بر بلک بری گذاشت را به عنوان مثال ارائه داد.
اگرچه که تغییراتی در دنیای ارزهای کریپتو در حال رخ دادن است اما علاقه مندان به بیت کوین معتقدند که این سناریو بسیار بعید است.
قدرت بیت کوین در وابستگی به مسیر آن نهفته است. این نوآوری به عنوان محصولی نیست که بعد از رسیدن به هدف آن را کنار بگذاریم اما چرا؟

اختراع بیت کوین موفقیتی مهم بود که تنها یک بار در زندگی اتفاق می افتد.
بسیاری از افراد معتقدند که چگونگی شکل گیری این ارز می تواند نشان دهنده منحصر به فرد بودن آن باشد. برای مثال، اگر امروز این ارز شکل می گرفت (ما آن را بیت کوین 2.0 می نامیم)، امنیت آن در ابتدا بسیار ضعیف تر بود به گونه ای که مخترعین آن می بایست بسیاری از موارد مربوط  به آن را تغییر می دادند.
امروزه بسیاری از افراد با بیت کوین آشنا هستند و می دانند که این ارز جدید امروزی در مسیر خود باید با بانک ها و دولت ها مبارزه کند.
می توان گفت که اهمیت بیت کوین نه تنها در آنچه برای معامله گران به همراه داشت بلکه اهمیت آن  در توالی ذاتی رویدادهایی است که منجر به انتشار آن می شود.
تکرار کردن توالی این رویدادها بسیار سخت است به همین دلیل بیت کوین 2.0 فضای کمتری برای رشد و پیشرفت در اختیار خواهد داشت.
به علاوه باید گفت که حجم بیت کوین موجود محدود است و همین مسئله بسیاری از افراد را در نگهداری آن مشتاق می کند.
معامله گران معمولاً به دنبال ارزهای با نقدینگی بیشتر، تأثیر بیشتر شبکه و امنیت قوی تر هستند و همین مسائل نقش بیت کوین 2.0  را کم رنگ تر می کند. 

حتی اگر بیت کوین 2.0 به گونه ای طراحی شود که نکته منفی را نشان دهد (به عنوان مثال یک سیاست پولی ضد تورم) ، تعیین نرخ آن عملاً غیرممکن است.
مبارزه برای دستیابی به بهترین موقعیت بازار ، شاخه های چین های محتمل و اجتناب ناپذیر ، نقدینگی و امنیت، اعتبار زنجیره بیت کوین 2.0 را کاهش می دهد.
همین مسائل باعث می شوند تا معامله گران بیت کوین اصلی را انتخاب کنند.

تاریخ انقضای بیت کوین

همان طور که در بالا اشاره کردیم، میزان بیت کوین محدود است. زمانی که این ارز اختراع شد براساس منحنی عرضه قابل پیشبینی وارد بازار شد.
ما می دانیم که بعد از اواسط قرن 22 استخراج بیت کوین به پایان می رسد. در حالی که سال 2020 حدود 1800 سکه در روز استخراج می شد اما این میزان در سال 2100 به زیر یک سکه خواهد رسید.
این نکته یکی از مواردی است که بیت کوین را به یک ارز استثنایی تبدیل کرده است.

بیت کوین مشابه با طلا

طلا به عنوان کمیاب ترین فلز در معاملات بر جهان تسلط پیدا کرده است. دولت های سراسر جهان به دلیل تورم، سیستم های پولی خود را بر روی این فلز بنا کردند. این فلز دارای ویژگی های منحصر به فردی است که توانسته است به عنوان یک وسیله معاملاتی در بین معامله گران و بازار سرمایه نفوذ پیدا کند. از جمله ویژگی های آن عبارت اند از:

  • دوام: گذشت زمان تأثیری بر کیفیت این فل ندارد
  • قابلیت دیده شد: توانایی طلا در تغییر پذیری و تبدیل آن، این فلز را به گزینه مناسبی برای معاملات تبدیل کرده است.
  • قابل حمل بود: می توان طلا را به راحتی از یک مکان به مکان دیگر منتقل کرد
  • قابلیت شناسایی: می توان طلا را از بین فلزهای دیگر به راحتی تشخیص داد
  • کمبود و یا محدودیت عرضه آن باعث با ارزش شدن این فلز شده است

طلا در ادامه به پول تبدیل شد زیرا عرضه این فلز به صورت محدود و قابل پیشبینی صورت می گرفت. تلاش افراد برای افزایش تولید آن نتوانست تأثیر چندانی بر ارزش این فلز بگذارد. به همین دلیل طلا، تبدیل به معیاری برای قیمت گذاری و پرداخت شد. 

حال چگونه می توان بیت کوین را با آن مقایسه کرد؟ 

میزان محدودیتی که در استخراج بیت کوین وجود دارد شرایط را برای قیمت گذاری فراهم کرده است.
این ویژگی به افراد اجازه می دهد تا بتوانند نیازهای خود را بوسیله تجارت تأمین کنند، با خیالی آسوده سرمایه خود را حفظ کنند و در مقیاس بزرگی با هم رقابت کنند. دو ویژگی اصلی طلا با بیت کوین مقایسه می شود:

  1. سختی تولید
  2. پیشبینی عرضه جدید

تجربه به ما نشان می دهد که چگونه این موارد با طلا بازی می کنند. با این حال ممکن است به دست آوردن بیت کوین حتی از طلا نیز دشوارتر باشد به گونه ای که  اگر همه تمرکز خود را روی تولید آن بگذاریم به سختی می توانیم بیت کوین بیشتری تولید کنیم.
تولید این ارز بر اساس مکانیزم پیچیده ای انجام می شود که بدست آوردن مقادیر بیشتر آن را با سختی بیشتری همراه می کند.
اگر از منابع بیشتری برای استخراج بیت کوین استفاده شود، سایر فعالان بازار برای بدست آوردن  سهم خود با مشکل روبرو می شوند و به همین ترتیب اگر درصدی از تولید متوقف شود، دیگران راحت تر به این ارز دسترسی پیدا می کنند. 

کمبود پول بر سودمندی آن تأثیر می گذارد ، به همین دلیل است که رشد صفر عرضه پولی، کمبود کاملی را در این زمینه نشان می دهد و بیت کوین را به یک فناوری پولی کامل تبدیل می کند. تنها یک طلای آنالوگ وجود داشته است و بیت کوین به دلیل منحصر به فرد بودن ، احتمالاً تنها طلای دیجیتال باقی خواهد ماند.
به همین ترتیب ، چون ارزش طلا غیر قابل انکار است ، بازار ارزش بیت کوین را به رسمیت شناخته است. هرچه نقدینگی بیشتری در بازار وجود داشته باشد ، تأثیرات و ارزش شبکه بیشتر خواهد شد. 

جالب است بدانید که بیت کوین نیز مسیر درآمدزایی طلا را دنبال می کند. در ابتدا هیچ کس از طلا استفاده نمی کرد تا اینکه آهسته آهسته ارزش و اهمیت آن آشکار شد. مردم شروع به مبادله طلا کردند و آن را به آرامی به یک دارایی منحصر به فرد تبدیل کردند. طلا به دلیل ارزش پایدار خود ، با گذشت زمان به همه حوزه های زندگی نفوذ کرد. این شرایط را در حال حاضر درباره ارزهای کریپتو مشاهده می کنیم که چگونه توانسته اند دنیای معاملاتی را تسخیر کنند. 

زمانی که افراد به ارزش طلا پی بردند، این فلز به یک ارز تبدیل شد، بنابراین نه تنها از آن برای مبادله کالا استفاده می کردند بلکه رفته رفته به پول تبدیل شد. به این ترتیب، استاندارد طلا و پول کاغذی طلا برای معاملات در اختیار افراد قرار گرفت. در این صورت، زمانی که مردم فکر می کردند که از اسکناس در معاملات خود استفاده می کنند در واقع ارزش طلا را معامله می کردند. توجه داشته باشید که امروزه ارزها به طلا وابسته نیستند اما بهتر است در این میان به بیت کوین فکر کنید زیرا همان مسیر طلا را در پیش گرفته است.
این ارز به آرامی حرکت می کند اما قابل اعتماد، قابل پیش بینی، اقتصادی و در برابر تقلب ایمن است به همین دلیل توانسته است در جایگاه طلا قرار بگیرد.
پس از این مقایسه با طلا می توان گفت که پیش بینی می شود بیت کوین ارز ذخیره بعدی خواهد بود.

برتری بیت کوین نسبت به CBDC ها

ری دالیو ، که در ابتدای مقاله به آن اشاره کردیم ، ارزش بیت کوین را نسبت به ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) یا ارزهای رمزپایه ای مانند Libra پایین تر می دانست. به اعتقاد بسیاری از افراد این ارز بی ثبات و غیرقابل پیشبینی است.  البته چنین اظهار نظری درباره بیت کوین طبیعی است زیرا هر ارزی که در اختیار شرکت های بزرگی مانند موسسات بانکی قرار بگیرد مستعد دستکاری، خرابکاری و کنترل خارجی است. سیاست های پولی بر این اصل استوار شده اند که بتوانند در جهت رفع نیاز افرادی حرکت کنند که این سیاست ها به نفع آنها باشد. در همین راستا بیت کوین، درهای جدیدی را در زمینه مبادلات اقتصادی باز کرده است به گونه ای که امروزه شاهد پیدایش ارزهای جدیدی هستیم.  

از آنجا که عرضه بیت کوین محدود است تنها ارزش آن در برابر ارزهای فیات افزایش پیدا می کند. واقعیت این است که ارزهای امروزی بدون هیچ محدودیتی عرضه می شوند که همین امر می تواند باعث کاهش ارزش ارزهای فیات شود. مقایسه با ارزهای فیات یک روش استاندارد برای تعیین ارزش هر دارایی نوظهور مانند بیت کوین است.
این نوع قیمت گذاری براساس ارزیابی نوسانات انجام می شود که قبلاً نیز شاهد آن بوده ایم. با این حال ، ممکن است این مکانیزمی که برای ارزش گذاری تعریف می شود عملکرد مناسبی نداشته باشد. 

در سال 1999، زمانی که ارزش آمازون 94% سقوط کرد هیچ کس انتظار بازگشت مجدد با قدرت آن را نداشت. هنگامی که آمازون شروع به تسخیر حوزه دیجیتال کرد، ارزش آن بیش از 33،000٪ رشد کرد.
این مثال، نمونه عالی از چگونگی دستیابی به کنترل بر دنیای دیجیتال به دلیل کمبود عرضه است. آمازون نیز مانند طلا به دلیل کانالهای توزیع محدود و پویایی مناسب که قبلاً در مورد طلا نیز دیده شده است توانست بر بازار سلطه پیدا کند.

بسیاری از افراد معتقدند که سهام آمازون نوسان زیادی دارد. توجه داشته باشید که وقوع نوسانات امری طبیعی است و بدون آنها هیچ برتری در عملکرد به وجود نمی آید.
همین امر در مورد بیت کوین نیز صادق است. بین صفر و صعودی ترین وضعیت باید نوساناتی وجود داشته باشد. آنچه اخیراً در بازار ارزهای کریپتو مشاهده می کنیم، نشان دهنده چنین سازوکاری است.
بنابراین، ما تنها به تأمین نیروی لازم برای بهره وری از این نوسانات نیاز داریم. 

حال می توان به این نتیجه رسید که پول، ابتکار دولت نیست. هر جامعه تجاری به واسطه ای نیاز دارد که پول در اختیار آن قرار بگیرد. افراد همیشه برای برطرف کردن نیاز خود از پول استفاده می کنند.
در زمان قدیم مبادلات به صورت کالا به کالا انجام می شد اما امروزه این شیوه تغییر پیدا کرده است. در ابتدای این مقاله اشاره کردیم که ویژگی های منحصر به فرد طلا آن را در سطح جهان به در موقعیتی شناخته شده قرار داده است بنابراین با توجه به ویژگی های بیت کوین و محدود بودن عرضه آن می توانید نسبت به جایگاه این ارز در بین ارزهای دیگر پی ببرید.

بیت کوین به عنوان یک بازار آزاد

پول مانند هر ابزار دیگری برای صرفه جویی در وقت در نظر گرفته شده است و به ما در انجام معاملات سریع تر کمک می کند. هنوز هم، پول هایی که می شناسیم مانند ارزهای فیات برای سود رساندن به اعضای بالای هرم به وسیله افراد پایین دست طراحی می شوند.

افرادی که در پایین ترین سطح هستند شهروندان روزمره ای هستند که از یک ارز فیات خاص استفاده می کنند. این بدان معناست که سیستمی که ما دنبال می کنیم ، بر پایه لوریج عمل می کند و بدون انباشت بدهی نمی تواند کار کند. 

زمانی که دولت ها بازار پول را در دست گرفتند طرحی کاملاً برنامه ریزی شده را پیاده کردند. در واقع می توان گفت که تفاوت اصلی بین بازار برنامه ریزی شده و بازار آزاد این است که بازار دوم مبتنی بر اصول سازماندهی طبیعی است. این بدان معناست که ، در بازارهای آزاد ، مردم تلاش می کنند تا با انجام شرط بندی بین خود ، روش های بهتری برای انجام کارها کشف کنند.

تمام مقررات و محدودیت های مربوط به پویایی بازار آزاد که به صورت انحصاری عمل می کنند، فقط از کارآیی آنها می کاهد. در اقتصاد ، هرگونه انحصار، باعث نزول قیمت ها  و کاهش نوآوری و معاملات می شود اما در مقابل ، بازارهای آزاد از طریق افزایش بهره وری به نفع سود اقتصادی عمل می کنند.
با نگاه کردن به بیت کوین متوجه می شوید که این ارز از سیاست تأثیری نمی گیرد و عاری از هرگونه موانع و مراتب مصنوعی است.

پیشرفت تکنولوژی به ما کمک کرده است تا گام مهمی در نحوه اندازی گیری برداریم. چه چیزی در این دنیا  ضروری است – پرداخت به ازای تعداد بردهای که یک ورزشکار در یک بازی یا پرداخت براساس کاریزمای یک سیاستمدار؟  

زمانی که نتایج عملکرد افراد را می بینیم و می دانیم واکنش بعدی آنها چه خواهد بود، نیازی به مناظره درباره موارد موجود و یا جنگیدن برای موارد درست نداریم.
آنچه که امروز شاهد آن هستیم شکافی بزرگ بین افرادی است که نسبت به قدم های بعدی بیت کوین آگاه هستند و افرادی که تمام تلاش خود را برای محافظت از خود در برابر تغییرات در سطح جهانی انجام می دهند.

این تقسیم بندی اساساً بین سلطه و صلاحیت اختلاف ایجاد می کند. مدت های زیادی است که  مردم دیگر به دنبال این نیستند که چه کسی اسب بیشتری دارد بلکه به دنبال کسی هستند که بتواند اسب را با مهارت بیشتری هدایت کند.
سلطه گری ناپایدار است، زیرا افراد تحت سلطه همیشه راهی برای رهایی از سلطه پیدا می کنند. از طرف دیگر، مراتب شایستگی شامل نبوغ و نوآوری است که بر اساس یک ایده کاملا متفاوت بنا شده است و این همان قابلیتی است که بیت کوین دارد.

دستاوردهای از بالا به پایین مربوط به گذشته است. همانطور که استیو جابز گفت «آیا می دانید ما چند کمیته در اپل داریم؟ صفر. ما مانند یک استارت آپ منظم هستیم. همه ما هفته ای یک بار سه ساعت با هم ملاقات می کنیم و در مورد همه کارهایی که انجام می دهیم صحبت می کنیم […] شما باید توسط ایده ها اداره شوید ، نه افراد بالادستی.باید گفت که همین امر در مورد سیستم های بزرگتر – سیاست و پول نیز صدق می کند.

وقتی که به بازارها نگاه می کنید به نقش بزرگ آنها در دانش و آگاهی پی خواهید برد.
هنوز هم دانش از کیفیت محلی برخوردار است ، به این معنی که افرادی که در یک منطقه زندگی می کنند به طور طبیعی از شرایط اقتصادی خاص واقعیت های مخصوص به فضا و زمان خود بیشتر مطلع هستند اما با این حال، بازارهای آزاد توانایی خاصی در جذب و گسترش مجموعه داده های محلی دارند.
بهتر است بدانید که بازارهای آزاد از طریق مکانیسم قیمت ، بسیاری از ذهن ها را در یک ذهن ادغام می کنند.

قیمت بیت کوین به عنوان یک حقیقت نهایی

به قول ری دالیو ، درک دقیق واقعیت ، برای بدست آوردن یک نتیجه خوب، ضروری است. این بدان معناست که برای خلق جهانی به دور از سلطه به حقیقت نیاز داریم. به عبارتی دیگر، بازارهای آزاد با سیگنال های حقیقی قیمت سروکار دارند که در زیر بیشتر به این موضوع می پردازیم. 

قیمت در بازار می تواند عرضه و تقاضا را به هم متصل کند.
بنابراین می توان گفت که قیمت ها مانند بسته های داده ای هستند که اطلاعات مربوط به کمبود و ارزش را منتقل می کنند. در این صورت تصمیمات افراد برای خرید یا فروش براساس قیمت های غالب است که سایر فعالان بازار را تحت تأثیر قرار می دهد و باعث ادامه پیدا کردن معاملات در بازارها می شود.

عرضه و تقاضا پایه و اساس بیت کوین را تشکیل می دهد و قیمت را در نقش فاعلی و یا مفعولی فرو می برد. برای مثال، می دانیم زمانی که شما در حال خواندن این مقاله هستید، 1800 از 21 میلیون سکه موجود استخراج شده است. حال این سوال پیش می آید که چه تعداد از افراد می خواهند که این 21 میلیون سکه در نقش فاعلی ظاهر شوند؟ می توان گفت که در واقع، این نکته نشان دهنده تمایز بین حقیقت و حقیقت درک شده است.  شرکت های بزرگ ،بیت کوین را به عنوان ذخیره خزانه خود در نظر گرفته اند. بالا رفتن میزان تقاضاها کمبود این ارز را با وضوح بیشتری نمایان می کند. توجه داشته باشید که سیگنال ها به عنوان حقیقت اصلی در بازارها در نظر گرفته می شوند. 

وقتی بانک های مرکزی به انباشت طلا روی آوردند، صداقت پول را زیر سوال بردند و به این ترتیب به سیستم نشر پولی آسیب زدند به گونه ای که امروزه، شاهد چاپ بیش از حد پول و بی ارزش شدن آن هستیم. چنین اتفاقاتی باعث شد تا افراد بیشتر به سمت بازارهای آزاد (بیت کوین) و رمز ارزها گرایش پیدا کنند. 

اگر بخواهید از نظر تاریخی بررسی کنید، باید گفت که هر ارزی که تا کنون ایجاد شده است به دلیل کاهش ارزش، شکست خورده است. اولین ارزهایی که وارد بازار شدند به دلیل رشد تورم و عرضه بیش از حد از صفحه اقتصادی پاک شدند. ارزش ارز فیات همچنان با گذشت زمان کاهش پیدا می کند.  GBP یکی از هشت ارز اصلی جهان است که 99٪ ارزش اصلی خود را از دست داده است. تورم می تواند سیگنال های قیمت ارزهای فیات را با مشکل رو به رو کند، موسس شرکت ها را با قرض های سنگین مواجه  و مدیریت سرمایه را ضعیف کند. 

تورم تأثیر مخربی بر داده های ارزش و کمبودی می گذارد که ما به آن سیگنال قیمت می گوییم. تلف شدن میلیون ها نفر از گرسنگی در روسیه، نتیجه تصمیمات غلط دولت در زمینه اقتصاد و تعیین قیمت بود. 

متأسفانه، پیش بینی های FED با بی دقتی زیادی همراه بوده است. زمانی که به سیگنال قیمت ها نگاه می کنیم نحوه رفتار ارزهای فیات در نظر ما مبهم است و نمی توانیم تصمیم بگیریم که قیمت این ارز حقیقی است و یا تحت تأثیر تورم قرار گرفته است.  

با این حال باید بگوییم که سیگنال مخصوص بیت کوین خالص است و تحت تأثیر تورم قرار نمی گیرد. به دلیل عرضه ثابت، این ارز توانسته است اعتماد بسیاری از افراد را به سیگنال های قیمتی در زمینه سرمایه، ریسک و مدیریت ریسک بازگرداند. بیت کوین نیز مانند طلا، به عنوان پول بازار آزاد در نظر گرفته می شود و دارای یک سیستم  اندازه گیری جهانی سالم است. 

حال با توجه به توضیحات داده شده متوجه ثروتمند شدن بیشتر افراد موجود در رأس هرم و فقیرتر شدن افراد فقیر شده اید اما با پیدایش رمز ارزهایی مانند بیت کوین این فواصل پر می شوند و در نهایت نوری در انتهای مسیر برای تمام افراد روشن می شود. 

آیا برنامه های متمرکز از بین می روند؟ احتمالاً هرگز این اتفاق نمی افتد. ما گزینه ای را داریم که مدتهاست آن را نداشته ایم. آموزش ضروری ترین نکته ای است که باید به آن توجه شود و زمان آن از 1 تا 300 ساعت متغیر خواهد بود. هیچ قدرت متمرکزی آموزش های خود را برای خارج شدن از امور سرمایه گذاری پایه ریزی نمی کند. 

بیت کوین شفاف است

دونالد ترامپ در زمان ریاست جمهوری خود توییت هایی درباره فدرال رزرو آمریکا می نوشت. این در حالی بود که هیچ کس نمی خواست رییس جمهور، بانک مرکزی را مورد انتقاد قرار دهد زیرا مطرح کردن این مسائل شکاف بین اعضای دولت را بیشتر نشان می داد. در همین راستا بسیاری از افراد به سوال هایی مانند:

چه کسی درباره پول تصمیم گیری می کند؟ چه مقدار دلار در چرخش بود؟ چه میزان پول در آینده چاپ خواهد شد؟ چه اصولی از این برنامه ها پشتیبانی می کنند و چه کسی از تولید پول سود می برد؟ ما درباره مبهم بودن ارزهای فیات بحث کردیم ، اما این ابهامات از کجا ناشی می شود؟

همانطور که می دانید از جمله مسئولیت های بانک مرکزی شامل مدیریت اقتصاد و پول است اما امروزه بسیاری از مسائل اقتصادی نیز جنبه سیاسی به خود گرفته اند. 

در حال حاضر موارد زیادی وجود دارند که از تعادل خارج شده اند و این شکاف زخمی است که بیت کوین برای التیام آن طراحی شده است.

بازارهای آزاد اساساً بر سه رکن استوار هستند:

  1. حاکمیت قانون
  2. حقوق مالکیت خصوصی
  3. پول سخت

حقوق مالکیت خصوصی مرزهای مشخصی بین افراد و دارایی ها برقرار می کند . توجه داشته باشید که مورد سوم نشان دهنده پول در بازار آزاد و سیگنال های قیمت واقعی است.

این سیستم سه لایه فرصت مناسبی برای افراد جهت شرکت در بازار و سرمایه گذاری با دانش و تجربه خود از طریق تجارت در جامعه فراهم می کند.

ما همانند گذشته با چالش های مشابهی رو به رو شده ایم زیرا پول با برنامه ریزی متمرکز تنها در ظاهر ایمن است. مشکل ارزهای امروزی ، از جمله دلار ، این است که قوانین حاکم بر آنها بسیار مبهم است ، به همین دلیل سوالاتی که قبلاً پرسیدیم بی پاسخ مانده اند.

زمانی که هر بار مفسران بازار و تحلیل گران مالی بیانیه های بیشتری صادر می کنند ، بانکداران مرکزی را دقیق تر بررسی می کنند  و از نحوه لباس پوشیدن آنها گرفته تا گفته هایشان را  مورد ارزیابی قرار می دهند. این وضعیت تنها نشان می دهد که همه ما نکات اصلی را فراموش کرده ایم. 

در مرحله اول، بانک های مرکزی نباید قیمت ها را تعیین کنند. در واقع می توان این وضعیت را به اجازه نداشتن موسسات نیمه دولتی در تعیین قیمت جهانی ماشین ها تشبیه کرد. به دلیل مواجه بازار با عرضه و تقاضا، این مرکز تنها جایی است که قیمت ها باید در آن تعیین شوند.

چرا بانک مرکزی این مسئولیت را بر عهده گرفته است؟ در مورد ایالات متحده باید بگوییم که وقتی FED قیمت ها را تعیین می کند نرخ بهره را نیز تعیین می کند.
این نرخ سود، پردرآمدترین بازار صادرات را برای دولت به همراه دارد. تمامی این موارد کاملاً مخفیانه ، پشت درهای بسته و دور از چشم مردم انجام می شود که کاملاً برعکس بازار آزاد است.

اگر به یاد داشته باشید، بالاتر درباره عواقب هرگونه تداخل در قیمت هایی که روسیه قبلاً تجربه کرده است صحبت کردیم. هرگاه بانک های مرکزی با قیمت ها بازی می کنند مداخلاتی در حرکت بازار آزاد ایجاد می کنند ، بنابراین در این شرایط  مازاد / کمبود ارز ایجاد می شود و اقتصاد آسیب بیشتری می بیند.

تنها راه حل برای داشتن یک اقتصاد سالم ، پایدار و کارآمد ، ایجاد سیستمی است که در آن همه افراد قادر به دیدن و درک هرگونه معیار و فرآیند مربوط باشند.
در این صورت، مردم یک جامعه به این رویکردها اعتماد می کنند. حال، بیت کوین چه فرقی دارد؟

الگوریتم بیت کوین کاملاً شفاف است. این ارز به صورت تنظیم شده ای عرضه می شود و به این ترتیب مردم می توانند از عادلانه و بی طرف بودن سیستم اطلاع پیدا کنند.
وقتی ری دالیو در مورد شفافیت بنیادی به عنوان اصل یک بازار آزاد سالم صحبت می کرد احتمالاً در مورد شفافیت بیت کوین به عنوان موضوعی اصلی فکر نکرده است. آنچه بیت کوین توانسته است در آن موفق شود، اتوماتیک کردن موضوعاتی از جمله سیاست مدیریت پولی است که بانک های مرکزی قرار است انجام دهند. وظایف اصلی بانک های مرکزی حفظ عرضه پول ، جلوگیری از تورم و تسهیل جریان های ارزش بین المللی است. 

با دانستن این نکات می توانید به نقش بیت کوین و بازیابی اعتماد مردم برای سرمایه گذاری همراه با حقوق مالکیت پی ببرید. بارها در مورد تورم خوانده و شنیده ایم و به آن عادت کرده ایم. با این حال ، آیا می دانید تورم پولی نقض مستقیم حقوق مالکیت است؟ 

وقتی دولت ها پول بیشتری چاپ می کنند ،تغییراتی در مالکیت آن یا اینکه چه کسی مالک چه چیزهایی است ایجاد می کنند. از آنجا که برای بدست آوردن هر چیزی در بازار از پول استفاده می شود همین مسئله باعث می شود این سیستم کاملاً از حقوق مالکیت بهره برداری کند. از طرف دیگر ، بیت کوین پاسخی است که همه ما به دنبال آن بوده ایم. ممکن است برخی از ما هنوز اطلاعات زیادی در مورد آن نداشته باشیم ، اما باید گفت که این روش، راه آزادی ارزهای فیات به عنوان یک پول مبتنی بر بازار آزاد ضد تورم و مقاوم در برابر مصادره است.

بیت کوین به عنوان جایگزینی شفاف نسبت به سیستم فعلی ، به معنای غلبه بر توانایی بانکداری مرکزی و بازگرداندن قدرت به دست مردم است. هرچه افراد، اطلاعات بیشتری درباره این ارز کسب کنند، استفاده از آن باور پذیر تر خواهد بود. دلیل این امر این است که هیچ چیز مبهم و گمراه کننده ای در مورد آن وجود ندارد اما برای درک آن باید نیرو و زمان صرف کنید.  افراد اغلب در برابر تغییر مقاومت می کنند و از آن می ترسند اما این ارز مجموعه ای از قوانین تغییر ناپذیر است و در حال حاضر تنها راه واقعی برای فرار از دستور کارهای سیاسی و دستکاری موسسات بانکی است.

بیت کوین می تواند چالشهای ذاتی سیستم فعلی را که نحوه و شرایط بازی را تعیین می کند ، تحمل و از بین ببرد.
بنابراین می توان گفت که، بیت کوین فقط یک چراغ امید نیست بلکه ابزاری موثر برای مبارزه با فشارهای افراد صاحب عنوان است. شفافیت این ارز به گونه ای است که براساس گفته ری دالیو می توان گفت: « وقتی چیزی برای پنهان کردن وجود نداشته باشد، استرس را از بین می برد و اعتماد ایجاد می کند». باید بگوییم که در آینده نزدیک اعتماد افراد به این ارز بسیار بیشتر می شود و فرزندانمان می توانند در آرامش بیشتری این ارز را معامله کنند. 

سوال این است: آیا شما تمایل دارید که این سیاست پولی عظیم را به عنوان معتبرترین و قابل اعتماد ترین روش سرمایه گذاری بپذیرید؟

بیت کوین یک گزینه برنده است

به مرور زمان، ارزهای دیجیتال به عنوان بخشی از زندگی ما ایفای نقش خواهند کرد و شما هر روز اخبار بیشتری را درباره آنها شاهد خواهید بود. افراد برای استفاده از موارد جدید به تأیید و دلیل نیاز دارند به همین دلیل به مقایسه بیت کوین و ارزهای فیات می پردازند. برای مثال، در گذشته پیدایش اینترنت موضوع عجیبی بود اما اکنون به گونه ای است که بسیاری از افراد، امور خود را با استفاده از آن و در دنیای مجازی انجام می دهند. حتی اگر نگاهی به ارزهای فیات بیندازید متوجه می شوید تنها 6%  از کل دلار روی اسکناس چاپ شده است و باقی موارد به صورت دیجیتال است مانند پول موجود در حساب بانکی فرد. 

بیت کوین را تنها می توان با موارد مرتبط مانند سیاست های پولی مقایسه کرد. این ارز، از نظر شفافیت ، پیش بینی و باورپذیری نیز غیرقابل انکار است. از نظر تاریخی نیز ، این سه عامل همیشه برای سرمایه گذاران مهم بوده است. به همین دلیل طلا برای مدت طولانی به عنوان ارز شماره یک در نظر گرفته می شد و اکنون بیت کوین به دلیل داشتن چنین ویژگی هایی در اولویت قرار دارد. 

در مقایسه با بانک های مرکزی ، قابلیت اطمینان ، قابل کنترل بودن ، مقرون به صرفه بودن و قابل پیش بینی بودن بیت کوین ، به همراه ماهیت ضد دستکاری آن ، به سقوط دیوار سانسور و پنهان کاری ایجاد شده توسط بانکداران مرکزی کمک می کند. بنابراین می توان گفت که این ارز در حال پیروزی است زیرا نظم نوین جهانی را با خود به همراه دارد.

قابل باور بودن بیت کوین

تصویر سیستم های بانکی در سراسر جهان با بیت کوین لکه دار نشد بلکه، چاپ گسترده و بی ارزش شدن پول که در قسمت های قبلی درباره آن حرف زدیم بسیاری از سرمایه گذاران را ناامید می کند. دیگر هیچ اعتمادی به سیستم ، تصمیم گیری و مطمئناً آینده وعده داده شده توسط بانک های مرکزی نیست اما بیت کوین چگونه می تواند باور و اعتماد افراد را به خود جلب کند؟

همان طور که اشاره کردیم GBP در مدت بیش از 300 سال 99.5٪ ارزش خود را از دست داد. اما قدرت طلا هرگز با گذشت زمان کاهش پیدا نکرده است. ما از اتفاقاتی که در لحظه جدا شدن ارزها از طلا افتاده است آگاهیم.
نظرات و اعتقادات به ارزهای فیات نه تنها به دلیل استهلاک ارزش آنها بلکه به دلیل آنچه قبلاً در مورد بانکداران مرکزی گفته ایم با چالش هایی روبرو شده است. حتی پیش بینی هایی که ما دنبال می کنیم نسبت به آنچه واقعاً اتفاق افتاده در مقایسه با آنچه به طور رسمی به عنوان یک سند رسمی به مردم ارائه شده است ، نگران کننده تر است. 

ما گزارش هایی را از  FED داریم که نشان دهنده قدرت پایین پیش بینی آنها تنها در حد 5% است. دستور کار سیاسی، رازداری ، دستکاری و معیارهای مختلف شامل قیمت و عرضه ارزهای فیات این اعتماد به سیستم بانکداری را با چالش های جدی روبرو کرده است. وقتی افراد و سرمایه گذاران در تصمیم گیری های خود با مشکل مواجه و با چندین موج کاهش ارزش پول و بیکاری روبرو شوند ، نظرات آنها نسبت به سیستم بانک داری با نا امیدی همراه خواهد شد. بانک های مرکزی اصولاً برای کتمان هر عمل ناشایست ، خطا و اشتباه بسیار تلاش می کنند و به این صورت نسبت به سوالات افراد مختلف فریبکاری را در پیش می گیرند. 

پیش بینی تولید ناخالص داخلی یک کشور کار ساده ای نیست ، به ویژه اگر به آن اهداف تعیین شده سیاسی را نیز اضافه کنیم. باید به این موضوع توجه داشته باشید که سیستم موجود معیوب است و این نقص به کارمندی که در این سیستم کار می کند ارتباطی ندارد. جایی که بیت کوین واضحاً از بانک های مرکزی پیشی می گیرد ، می توانیم پیش بینی های دقیقی از میزان تولید این سکه در آینده داشته باشیم اما باید توجه داشته باشید که به دلیل تأثیر نهاد های دولتی هیچگاه نمی توانیم پیش بینی دقیق و درستی را در این زمینه انجام دهیم.

بی نقص بودن بیت کوین

حال وقت آن رسیده است که به بررسی عملکرد Fed در سیستم تورم و کنترل سیستم پولی آمریکا بپردازیم. ما در این مقاله سعی کردیم تا به شما بینش درستی را در زمینه بیت کوین و قضاوت درباره این ارز ارائه کنیم. حال می خواهیم اعداد و ارقامی را به شما معرفی کنیم که به نفع سرمایه گذاری با بیت کوین است. آیا می دانید که بانکهای مرکزی تقاضای خرید 668 تن طلا را داشته اند  که این میزان طی چند سال گذشته افزایش یافته است؟ فکر می کنید این تقاضا از کجا آمده است؟ از سمت بانک های مرکزی.

در واقع می توان گفت که میزان این تقاضا در سه ماهه اول و دوم سال 2019 از بالاترین رقم 50 سال گذشته فراتر رفت. بسیاری از کشورها ، از جمله روسیه ، چین ، هند اخیراً چنین روندی را برای محافظت از دلار به عنوان ارز ذخیره ،دنبال کرده اند ، اما این کار چه نتیجه ای برای ما دارد؟ 

کاری که بانک های مرکزی انجام می دهند این است که یکی از دو گزینه طلا یا دلار را در برابر دیگری هج می کنند و معتقدند که نگهداری از از طلا کار عاقلانه ای است اما چرا آنها این کار را انجام می دهند؟

همان طور که گفتیم، سیستم بانکداری ناقص است به همین دلیل است که می توان بیت کوین را به عنوان یک تسکین دهنده در نظر گرفت. 

بیت کوین منصفانه عمل می کند

بیت کوین به عنوان راه فراری برای فرار از نامناسبات اخلاقی است که توسط بانک های مرکزی برنامه ریزی می شود. این امر عملاً در تورم منعکس می شود زیرا حقایق مهم بندرت مورد بحث قرار می گیرند. تورم علت نابرابری ثروت است ، این نابرابری در ثروت به دلیل چاپ بیش از حد پول رخ می دهد و باعث کاهش ارزش آن می شود. تقریباً می توان گفت که  25 تا 50 % افراد ثروتمند تنها بر روی یک دارایی سرمایه گذاری نمی کنند. از آنجا که این افراد بخشی از پول خود را به دارایی های مختلف تبدیل کرده اند، از خطر کاهش ارزش پول ملی خود در امان هستند. 

زمانی که ارزش پول کاهش پیدا کند، قیمت دارایی های واقعی افزایش پیدا می کند. در این شرایط، نه تنها این افراد در برابر تورم ایمن هستند بلکه از نظر دارایی و ثروت نیز به رشد خوبی درست پیدا می کنند. 

حداقل، 50% از شهروندان آمریکایی توانایی پرداخت هزینه های اضافی را ندارند و این بدان معناست که درآمد آنها تنها بوسیله حقوق ماهانه ای است که دریافت می کنند اما این سوال همیشه مطرح است که چرا ثروتمندان ثروتمندتر و افراد فقیر، فقیرتر می شوند؟ 

افراد خوش شانس، بخشی از پول نقد خود را به سهام یا املاک و مستغلات تبدیل می کنند و به این ترتیب از تیررس تورم دور می مانند این در حالی است  که افراد دیگر برای سرمایه خود برنامه ریزی خاصی ندارند. آنچه بیت کوین ارائه می دهد ، عاری از این بازی ها و نابرابری ها است و به عنوان یک سیستم ضد تورم ، دنیای بسیار عادلانه ای را برای سرمایه گذاران خود رقم می زند. 

بیت کوین محافظی در برابر بحران های مالی است

تورم عوارضی را بر اقتصاد وارد کرده است که نمی توان آن را نادیده گرفت. بحران مالی سال 2008 در سراسر جهان، تعداد افراد بی خانمان را چندین برابر کرد و این میزان همزمان با افزایش چاپ پول، بیشتر نیز شد.
جالب تر این است که این شرایط با نمودار S&P 500 مرتبط بود. با توجه به این موضوع می توانید به شفافیت و حقیقت بیت کوین برسید که مانند آن را در ارزهای فیات پیدا نمی کنید.

دلایلی برای خالص ماندن بیت کوین

فرض کنید که بانک های مرکزی تحت تأثیر تصمیم گیری های خود قرار ندارند. این در حالی است که تمام اعضای بازار هم باید از نگهداری سرمایه خود به صورت بیت کوین سود ببرند.
در این صورت ماینرها نیز سعی می کنند نقش خود را به خوبی انجام دهند و توسعه دهندگان این ارز نیز برای اجرا شدن هرچه بهتر این پروژه تمام تلاش خود را انجام می دهند.
در این میان، دارندگان بیت کوین نیز همچنان سعی می کنند تا میزان دارایی خود را با استفاده از این ارز گسترش دهند. در این مرحله، تمامی افرادی که بیت کوین را می شناسند روی این ارز سرمایه گذاری می کنند و سود خود را نیز دریافت خواهند کرد.

شایسته سالاری بیت کوین

ابتدا اجازه دهید اصطلاح شایسته سالاری را توضیح دهیم . ری دالیو از این واژه برای توصیف فرهنگ خاصی استفاده کرد که در کتاب اصول خود به تفصیل درباره آن توضیح می دهد. فرهنگ شایسته سالاری ، فرهنگی است که در آن انتقادهای صریح همکاران مورد استقبال و تشویق قرار می گیرد. به عنوان مثال ، دالیو در شرکت خود ، Bridgewater ، از این ایده پشتیبانی كرده است  كه همه می توانند هر فرد دیگری را حتی مدیر عامل را مورد ارزیابی قرار دهند. دالیو موفق شد دنیایی را به نمایش بگذارد که نسبت به سیستم های استبدادی یا دموکراتیک سنتی جلوتر باشد زیرا شایسته سالاری از ویژگی های  بازار آزاد است. بنابراین ، دنیای شایسته سالاری جهانی است که انتخاب طبیعی در آن اولویت داشته باشد و این امر برای بیت کوین نیز صادق است. 

برخلاف بانک های مرکزی، بیت کوین ،کنترل گر مرکزی ندارد، از این رو سیستمی است که ذاتاً بر اساس دلایل پیش می رود و از سیاست تأثیر نمی گیرد.
به علاوه، شفافیت بیت کوین مثال زدنی است به گونه ای که می توانید از تمام جزییات آن آگاهی پیدا کنید. این ارز مانند طلا براساس عرضه و تقاضا در بازار حرکت می کند.
به همین دلیل و برخلاف اعتقادات شخصی ری دالیو، بیت کوین مانند بسیاری از شرکت های موفق امروزی ، نمونه معتبری از دنیای شایسته سالاری است.

 تفاوت ذاتی بیت کوین با بانک های مرکزی

در حالی که در موارد بالا در مورد اصطلاحات مختلفی صحبت کردیم که ری دالیو برای توصیف بازارهای آزاد استفاده می کرد ، اکنون زمان آن است که همه آنها را گرد هم بیاورد و ببینیم که چگونه می توانند به ما کمک کنند تا بیت کوین و بانک های مرکزی را در مقابل هم قرار دهیم.

دالیو ایده شایسته سالاری را ترکیبی از حقیقت بنیادی ، شفافیت بنیادی و تصمیم گیری با وزن باورپذیری تعریف می کند که اساساً نشان دهنده ویژگی های  بازارهای آزاد است. حال این ویژگی ها تا چه حد به بانکداری مرکزی ارتباط پیدا می کند؟

درباره بانک های مرکزی باید گفت که آنها بسیاری از اصول تعریف کننده بازارهای آزاد را زیر پا گذاشته اند زیرا برنامه ریزی های بخش مرکزی مغایر پویایی بازار آزاد است. سیگنال های نادرست قیمت ، ابهام ، عدم اجماع و عدم اطمینان از قوانین و معیارهای مرتبط ، در حاشیه رفتن حقوق مالکیت خصوصی ، مصادره ثروت مردم از طریق تورم ، تصمیم گیری ضعیف و مسائل ساختاری گسترده جامعه، توصیفات اصلی و موضوعات مطرح درباره بانک های مرکزی است. 

از طرفی دیگر، سیگنال های مربوط به بیت کوین کاملاً صادقانه است. این ارز، کمیاب تر از طلاست و همین مسئله عامل مهمی در انتقال سیگنال قیمت این ارز می شود. این ارز همچنین، رفتارهای شفاف و قابل اعتمادی را در سایه قانون از خود  نشان داده و حقوق مشتریان آن کاملاً به درستی رعایت شده است.  

بیت کوین نامحدود است و نمی توان آن را به خشونت از کسی گرفت و به عنوان پول سخت عملکرد مناسبی را از خود نشان داده است به گونه ای که توانسته است انگیزه خوبی را برای سرمایه گذاری اعضای خود در این زمینه فراهم کند.

بیت کوین تحت تأثیر برنامه ریزی مرکزی قرار نمی گیرد

برخلاف سیستم کلان حاکم بر ارزهای فیات ، بیت کوین با برنامه ریزی بانک های مرکزی حرکت نمی کند و بنابراین این بانک ها هیچ تسلطی بر بیت کوین ندارند. این یک بازار آزاد است که در برابر ناسازگاری های موجود در بانک های مرکزی ، پیش بینی ها و سیاست های پولی تأثیر ناپذیر است.
زمانی که  ارزهای دیجیتال در تمام نقاط جهان عرضه می شوند، بیت کوین به عنوان یک ارز واقعی همچنان به حیات خود ادامه می دهد و به این ترتیب افراد در سراسر جهان می توانند معاملات خود را براساس این ارز بدون نگرانی درباره برنامه های سیاسی و دستکاری های خرابکارانه، ادامه دهند.

بهتر است بیت کوین برنامه ای بلند مدت باشد

بانک های مرکزی به شدت از طلا در برابر ارزهای دیگر، محافظت می کنند. توجه داشته باشید که حتماً باید فعالیت های بانک های مرکزی را دنبال کنید اما چرا؟

فعالیت های بانک های مرکزی در بسیاری از موارد باعث ایجاد بیکاری، بی خانمان شدن افراد، کاهش سطح رفاه می شود.
در چنین شرایطی سرمایه گذاری روی بیت کوین تنها راهی است که می تواند شما را از وضعیت بد اقتصادی نجات دهد. این ارز هنوز به صورت گسترده در بین معامله گران نفوذ پیدا نکرده است بنابراین می توانید از این فرصت استفاده کنید و با خرید آن خود را از بی ثباتی و نوسانات اقتصادی نجات دهید.
سرمایه گذاری بر بیت کوین یک فرهنگ است و تنها یک کار پرسود نیست به همین دلیل باید در سراسر جهان گسترش پیدا کند.

بیت کوین برابر با فرهنگ سالم

 معماران روم باستان هنگام ارائه خدمات خود مجبور به رعایت قانون بودند. در همین راستا، برای اثبات بی نقص بودن سازه مورد نظر، اعضای خانواده معماران به همراه آنها زیر سقف بنای ساخته شده می ایستادند تا این مسئله را تضمین کنند. 

زمانی که به بانک های مرکزی نگاه می کنید، هیچ ضمانتی برای کنترل شرایط کاری آنها نمی بینید. این در حالی است که وقتی به معماری رومی نگاه می کنید، همچنان بعد از گذشت 2000 سال نیز با قوس های سالم آنها روبرو خواهید شد. این همان چیزی است که بیت کوین ارائه می دهد.

پاک بودن سابقه بیت کوین

عملکرد بیت کوین تا کنون بی عیب و نقص بوده است. با گذشت بیش از 10 سال از تأسیس آن، این ارز توانسته است 99.99% عملکرد خوبی را از خود نشان دهد. به علاوه، سیستم بیت کوین هنوز مورد حمله هکرها قرار نگرفته است و به این ترتیب می توان آن را به عنوان امن ترین  و مطمئن ترین شبکه محاسباتی جهان در نظر گرفت. ارزش این ارز در حال افزایش است و به دلیل کمبود آن، قیمت بیت کوین بسیار افزایش پیدا می کند. 

در آخر باید بگوییم که در این مقاله سعی کرده ایم تا شگفت انگیز ترین حقایق را درباره بیت کوین با شما در میان بگذاریم اما باید این اطمینان را به شما بدهیم که این ارز در جهان شگفتی ساز خواهد شد به گونه ای که ممکن است به عنوان یک واحد ارزی در بازارها به حساب آید.  

بازنگری برای افرادی که مدت طولانی معامله می کنند امری مفید است. زمانی که معاملات خود را شروع می کنیم اشتباهات زیادی را انجام می دهیم و یا ممکن است نکات لازم و مناسب را به خوبی اجرا نکنیم.
برای افرادی که تازه شروع به کار کرده اند باید بگوییم که شما می توانید از تجربیات و دستاوردهای ما در زمینه انجام معاملات بهره مند شوید و به این ترتیب در آغاز معاملات خود از آنها استفاده کنید، بنابراین در این مقاله تصمیم گرفته ایم به 10 نکته ای که آرزو می کردیم که ای کاش قبل از انجام معاملات خود آنها را می دانستیم، اشاره کنیم.

بهترین زمان برای معاملات

 زمانی که معاملات خود را آغاز کردم به من گفته شده بود که برخی از زمان ها، بهترین ساعات برای انجام معاملات هستند و همچنین در ادامه توصیه می کردند تا اکیداً از انجام معاملات در ساعت های دیگر خودداری کنم.

بعضی اوقات نقدینگی و تحرکات بیشتری در بازارها وجود دارد ، مانند تبدیل بازارهای مختلف (به عنوان مثال لندن و نیویورک) اما این بدان معنا نیست که این بازه زمانی  تنها زمانی است که شما می توانید معاملات خود را انجام دهید بلکه به این معناست که انجام معاملات در این ساعات می تواند سود بیشتری را برای شما داشته باشد.
اگر چه که قادر هستید در ساعت های دیگر نیز معاملات خود را انجام دهید اما این زمان ها نمی توانند به اندازه بازه های زمانی ذکر شده برای استراتژی شما سودآور باشند.
حال با ذکر این نکته می دانید که می توانید در هر زمان که می خواهید معامله کنید و از تأثیر گذاری برخی رویدادها بر معاملات خود جلوگیری کنید. 

اکثر معامله گران ضرر می کنند

در زمان های گذشته بروکرها این حقیقت را پنهان و آن را انکار می کردند.
اما امروزه اکثر معامله گران می دانند که از دست دادن پول و تجربه ضرر در
فارکس امری طبیعی است و به همین دلیل سعی می کنند تا جایی که می توانند با احتیاط رفتار کنند و ضرر کمتری را تجربه کنند.

برخی از ارزها به هم مرتبطند

برخی از جفت ارزها و دارایی های مختلف به یکدیگر مرتبطند.
برای مثال، CAD ونفت را در نظر بگیرید. زمانی که قیمت نفت تغییر کند قیمت CAD نیز تغییر می کند.

دانستن این نکته که کدام ارز با کدام دارایی در ارتباط است می تواند کمک زیادی به شما بکند زیرا می توانید از چگونگی حرکت بازار مطلع شوید و از میزان تأثیر اخبار بر ارزها آگاهی پیدا کنید.  

تمرکز بیشتر روی ضرر تا برد

ضررها بخشی از معاملات هستند و همه ما آن را تجربه می کنیم اما چیزی که به آن توجه نمی شود این است که شما می توانید تنها در بخشی از معاملات خود برد را تجربه کنید.
در واقع، استراتژی فعلی ما بر این اصل استوار است که تنها نیاز است در 25% از معاملات خود برد را تجربه کنید. سعی کنید که مدیریت ریسک و نسبت سود و زیان خود را به درستی تنظیم کنید تا به این ترتیب بتوانید از طریق برهای کوچک، سود مناسبی را بدست آورید.

مواجه با ضرر علاوه بر برد 

روی دیگر سکه ای که در بالا به آن اشاره شد این است که شما علاوه بر برد در 80% از معاملات خود، ضر را نیز تجربه می کنید.
اگر از تکنیک های مدیریت ریسک به درستی استفاده نکنید، در صورت داشتن معاملات برنده ، با ضرر نیز رو به رو خواهید شد. تنها یک ضرر می تواند تمام سودی را که کسب می کنید از بین ببرد.

به همین دلیل به شما توصیه می کنیم که حتماً از مدیریت ریسک مناسب استفاده کنید.

بد بودن خبرهای بزرگ

وقایع خبری ممکن است کمی ترسناک باشند. این واقعیت در ابتدای کار به ما گفته نشده بود به همین دلیل بدون توجه به اتفاقات اطراف خود، معامله می کردیم.
اخبار می توانند تأثیرات زیادی روی بازار بگذارند و آن را با جهش یا سقوط رو به رو کنند.

وقوع چنین روندهای ناگهانی می تواند باعث رو به رو شدن با سود یا ضرر فراوان شود.
بنابراین، به شما توصیه می کنیم که در زمان رویدادهای خبری معامله نکنید. 

شغل خود را ترک نکنید

نباید در زمان شروع معاملات، شغل خود را ترک کنید. بسیاری از افراد با هدف ترک شغل خود وارد بازار معاملات می شوند اما باید بدانید که پیشرفت در معاملات به آرامی حاصل می شود و در این میان، افراد زیادی شغل خود را بسیار زود ترک می کنند. به این نکته توجه کنید: تا زمانی که کاملاً برای انجام معاملات آماده نباشید و در این راه سخت تلاش نکرده باشید نباید شغل خود را ترک کنید. 

زمانی که بتوانید حداقل به مدت یک سال درآمدی بیشتر از شغل خود کسب کنید، می توانید از کار خود استعفا دهید.

انجام ندادن معاملات می تواند خوب باشد

شما مجبور به انجام دادن معاملات نیستید. اگر شرایط مناسب نباشد، اجباری به انجام معاملات نیست.
به یاد داشته باشید که فرصت های بهتر همیشه به وجود می آیند. اگر در شرایط نامناسب معامله کنید نتیجه خوبی نمی گیرید بنابراین بهتر است از این شرایط دوری کنید.

به حجم زیادی از اندیکاتورها نیاز ندارید

اندیکاتورها خارق العاده هستند و می توانند اطلاعات زیادی را در اختیار شما قرار دهند اما آیا به همه آنها احتیاج دارید؟
اندیکاتورهای زیاد باعث کند شدن سرعت معاملات تان می شوند. هر اندیکاتوری که به مجموعه خود اضافه می کنید حاوی اطلاعاتی است که قبل از انجام معاملات خود باید آنها را بررسی کنید.
هرچه تعداد آنها بیشتر باشد، این زمان نیز افزایش پیدا می کند. آگاه باشید که اطلاعات زیاد، شما را گمراه می کند بنابراین سعی کنید تا با انتخاب تعداد محدودی از آنها به پردازش اطلاعات خود سرعت ببخشید.
نکته مهم این است که این اندیکاتورها متناسب با استراتژی شما انتخاب شوند.

اهداف خود را در فارکس بلند مدت در نظر بگیرید

شما هم مانند بسیاری از افراد دیگر برای کسب سود و درآمد در مدت زمان کوتاه وارد دنیای معاملات می شوید اما اکنون متوجه شده اید که رسیدن به این اهداف در بلند مدت امکان پذیر است.
تلاش برای بدست آوردن چیزهای زیاد در مدت زمان کوتاه باعث از دست رفتن سرمایه تان می شود بنابراین سعی کنید در معاملات به موجودی حساب خود توجه بیشتری داشته باشید تا کسب سود زیاد. 

این 10 نکته از جمله مواردی بودند که ما آرزو می کردیم آنها را زودتر متوجه می شدیم. هم اکنون شما با خواندن این مقاله و بهره مندی از تجربیات سایر معامله گران به این موارد پی برده اید. اگر چه که شما هم به این موضوع فکر می کنید که ای کاش نسبت به برخی از موضوعات زودتر آگاه می شدید اما این مسئله امری طبیعی در دنیای معاملات است و برای هر معامله گری اتفاق می افتد.  

برگر اکونومیکس اندیکاتور دقیقی  برای تشخیص انسجام پولی نیست اما این شاخص به عنوان یک استاندارد جهانی تعیین شده است، در برخی از راهنماهای اقتصاد گنجانده شده است و موضوع تحقیقات دانشگاهی است.
شاخص بیگ مک اولین بار در سال 1967 توسط اکونومیست زمانی که قیمت همبرگر برابر با 47 سنت بود، مورد توجه قرار گرفت و بعد از 20 سال قیمت آن 1.60 دلار شد اما اکنون قیمت یک بیگ مک 4.30 دلار شده است بنابراین می توان نتیجه گرفت که دلار طی 50 سال 10 برابر کاهش یافته است.
البته این بدان معنا نیست که 50 سال دیگر دلار 10 برابر دیگر کاهش پیدا می کند.

چگونه می توان با استفاده از شاخص بیگ مک به ارزش دلار پی برد؟

از شاخص بیگ مک برای تعیین غیررسمی قدرت خرید استفاده می شود.
می توانیم ارزش واقعی دلار را در برابر روبل محاسبه کنیم اما چگونه؟ مک دونالد از امتیازی که به آن داده شده است و تعیین کیفیت مواد تشکیل دهنده تولیدی خود در هر ظرف ، فروش خود را اداره می کند.
به عنوان مثال ، تمام نان ها در سراسر جهان توسط یک شرکت با همان مواد اولیه و ماشین آلات مشابه پخته می شود و تمام رستوران های زنجیره ای آن نیز، یک نوع روند ساخت را دنبال می کنند.
به طور خلاصه ، این بدان معنی است که برای تولید بیگ مک در هر کشور از یک فناوری کاملاً یکسان استفاده می شود که در نتیجه آن هزینه های تولید / فروش یکسان خواهد بود.

در سال 2018 در ایالات متحده قیمت یک بیگ مک 5.51 دلار و در آلمان 3.99 یورو بود. با تقسیم 3.99 بر 5.51 ، 0.72 یورو حاصل می شود که نشان دهنده ارزش هر دلار آمریکا است.
بنابراین می توان گفت که نسبت قیمت واقعی دلار به یورو براساس شاخص بیگ مگ برابر با 0.72 است.

نرخ دلار به چه چیزی بستگی دارد؟ 

در این قسمت بررسی می کنیم که آیا شاخص های اقتصاد کلان ، چشم انداز بانک مرکزی و ریسک های بین المللی بر نرخ ارز ایالات متحده تأثیر می گذارند یا خیر. در واقع هدف این است که عوامل تأثیر گذار روی این ارز را بررسی کنیم. 

تأثیر رییس جمهور آمریکا (ترامپ) بر بازار فارکس بسیار زیاد بود. قبل از او، به ندرت رییس جمهور آمریکا در بازار فارکس مداخله می کرد که همین امر بر سیاست های پولی تنظیم شده توسط بانک های مرکزی تأثیر زیادی داشت.
با گذشت زمان، حساسیت بازار نسبت به حرف های ترامپ کم شد و در نتیجه دنیای اقتصاد نسبت به ادعای او درباره خطرات دلار قوی واکنشی نشان نداد اما در ادامه محبوبیت این رییس جمهور منجر به تجدید ارزیابی دلار شد.
از نظر تئوری باید گفت که نرخ ارز به جریانات مالی معاملات و سرمایه گذاری وابسته است.
تقاضا برای ارز خارجی با توجه به نرخ بهره محصولات تولیدی در این کشور تعیین می شود.
با این حال باید گفت که  با رشد اقتصاد و بدهی عمومی، بازار سهام و اوراق قرضه نیز افزایش یافت.
ظهور صادرکنندگان جدید اوراق بهادار و تقاضای آنها منجر به تغییر نرخ ارز از جمله دلار شد.
به طور معمول، در حال حاضر، جریان های سرمایه گذاری بزرگتر شدند اما توجه داشته باشید که هنگام مطالعه ارزش ارز نباید نرخ مبادلات خارجی را کاهش داد.

یک سرمایه گذار آمریکایی با توجه به وضعیت اقتصادی تصمیم می گیرد که در چه موردی سرمایه گذاری کند. به طور کلی، اعتقاد بر این است که تولید ناخالص داخلی جهان سریعتر از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده رشد می کند که این موضوع درباره کشورهای در حال توسعه و چین صادق است.
رشد 6 درصدی در این زمینه برای چین نرمال است در حالی که این میزان رشد برای آمریکا 3% است که تقریباً باورنکردنی است.

گسترش اقتصاد جهانی سریعتر از اقتصاد ایالات متحده است بنابراین پول به سمت بازارهای بین المللی نوظهور حرکت می کند. برعکس ، تسریع تولید ناخالص داخلی آمریکا تحت تأثیر اصلاحات مالی یا توسعه پولی بانک فدرال ، فرصت خوبی برای خرید سهام ایالات متحده و دلار به وجود آورده است. 

در این شرایط، محرک های خارجی مانند درگیری های  تجاری یا ویروس کرونا باید در جهتی که اقتصاد جهانی و ایالات متحده در پیش خواهند گرفت در نظر گرفته شوند. در چنین موقعیتی نرخ دلار تقریباً ثابت باقی می ماند و حتی می توان گفت که در صورت کاهش میزان بودجه فدرال نیز، تقویت می شود. 

بنابراین، مهم نیست که ترامپ در سایه هدف دستیابی به تولید ناخالص داخلی تا سقف 3%  و اوج های جدید در شاخص S&P 500 تا چه حد خواسته است دلار را ضعیف کند.

ترامپ از کسری بودجه در بخش تجاری خارجی ایالات متحده راضی نبود به همین دلیل تمام تلاش خود را برای کاهش آن انجام داد.
با این حال ، به یاد داشته باشید که بهبود جریان های تجاری راهی مستقیم برای رشد نرخ پول ملی است. علاوه بر وضعیت بورس و تراز تجاری ، اوراق خزانه داری نیز بر ارزش دلار تأثیر گذار است.
توجه داشته باشید که  تقاضا برای خرید آنها به دلیل امن بودن این نوع از دارایی در دوران بی ثباتی اقتصادی، افزایش پیدا می کند.
به دلیل بالاتر بودن نرخ بودجه فدرال نسبت به نمونه های مشابه خود در سایر کشورهای پیشرفته، بازده اسناد خزانه داری آمریکا نیز افزایش پیدا کرده است.
به نظر می رسد که این گزینه نسبت به دارایی های اروپایی و ژاپنی ارجحیت دارد که همین موضوع به انتقال سرمایه به دنیای جدید و تقویت دلار کمک می کند.

کاهش ارزش و ارزش بیش از حد در مبادلات

نوسانات ارز تأثیر زیادی در اقتصاد دارد، اما اکثر مردم به آن توجه نمی کنند، زیرا بیشتر معاملات با پول ملی انجام می شود.
سرمایه گذاران کوچک معمولاً به  قدرت پول محلی توجه می کنند زیرا استفاده از آن، هزینه های محصولات وارداتی و مسافرت را کاهش می دهد اما مسئله این است که اساساً یک ارز قدرتمند می تواند در طولانی مدت به بخش مالی آسیب برساند.
در این شرایط، صنعت در بازار به سودآوری می رسد و میلیون ها نفر در بازار بیکار می مانند.
با گران شدن صنعت توریسم و واردات کالا، نارضایتی در بین افراد معمول جامعه به دلیل تضعیف پول ملی افزایش پیدا می کند این در حالی است که کاهش ارزش پول محلی می تواند مزایایی هم برای اقتصاد ملی به همراه داشته باشد.  

ارزش مبادله ای یک ارز که به عنوان ابزار بانک مرکزی تلقی می شود نشانه مهمی از سیاست های پولی یک دولت است. بنابراین می توان گفت که به طور مستقیم یا غیرمستقیم ، کاهش یا افزایش بیش از حد ارز بر بسیاری از متغیرها  از جمله بر تغییرات بهره، بازده سبد سرمایه گذاری، قیمت کالاها و خدمات، ارزش کارمندان تأثیر می گذارد.
حال در مثال های واقعی، به بررسی افزایش ارزش و کاهش ارزش بیش از حد برخی از ارزها می پردازیم. 

نمودار ماهانه USDJPY نشان می دهد که ین در برابر دلار آمریکا قوت گرفته است. این روند ممکن است ادامه داشته باشد زیرا شاخص بیگ مک نشان دهنده کاهش ارزش ین در برابر دلار است. در ماه های آینده ارزش ها همچنان کاهش می یابد. ارزش ین در برابر دلار، 36.58% افت پیدا کرده است که می تواند اقتصاد ژاپن را تحت تأثیر قرار دهد اما واقعیت این است که ژاپن ممکن است از این عدم تعادل استقبال کند.
ژاپنی ها می خواهند محصولات خود را بفروشند و به طور مصنوعی ارزش پول ملی را کاهش دهند.

در بسیاری از مواقع ممکن است ارزش ین ژاپن بدون هیچ دلیلی افزایش و یا کاهش پیدا کند که باید نسبت به این موضوع کاملاً هوشیار باشید. پیش بینی رفتار ین، کار دشواری است.

همچنین، جفت ارز دلار آمریکا/ دلار نیوزلند که با نام kiwi شناخته می شود، در صورت رو به رو شدن  با کاهش ارزش می تواند رشد خوبی نسبت به دلار پیدا کند. براساس گزارش شاخص بیگ مک، نرخ این جفت ارز 16.37% کاهش پیدا کرده است.

ارزش kiwi نسبت به قیمت برخی از محصولات و مواد غذایی خاص تغییر می کند. همچنین ، این جفت می تواند برای مدت طولانی رفتار نوسانی داشته باشد و مرتباً افزایش یا کاهش پیدا کند. 

ارزش یورو نسبت به دلار نیز حدود 16.37% کاهش داشته است. ارزش جفت ارز EUR/USD می تواند تا 1.23 افزایش و تا 1.035 کاهش پیدا کند. نسبت  1.23 در این جفت ارز نیز ممکن است نشان دهنده کاهش ارزش یورو باشد.

اگر به شاخص بیگ مک توجه داشته باشید متوجه می شوید که ارزش دلار استرالیا 14.57% کاهش پیدا کرده است. AUD نسبتاً ارزان است اما می تواند در مدت زمان کوتاهی تغییر کند.

نمودار قیمت برای «Aussie» تا 1.10 دلار افزایش را نشان می دهد که به نظر می رسد فعلاً به مسیر خود ادامه خواهد داد. 

اقتصاد و بخش اقتصادی استرالیا به قیمت طلا بستگی دارد.
به عنوان مثال ، اگر قیمت فلزات گرانبها کاهش یابد ، بخش مالی استرالیا متضرر می شود.توجه داشته باشید که سیر حرکت طلا و AUDUSD کاملاً یکسان نیستند.
استرالیا طلا صادر می کند ، اما صادرات این کشور تنها به این فلز محدود نمی شود بلکه مواردی همچون آهن  و محصولات غذایی را نیز صادر می کند … قیمت های بالای این محصولات می تواند «Aussie» را تحمل کند.
استرالیا می تواند ارزش دلار استرالیا را کاهش دهد. دلار کانادا نیز با کاهش ارزش رو به رو شده است. اگر جدول هزینه بیگ مک را مطالعه کنید ، خواهید دید که ارزش جفت ارز loonie با کاهش 12.16 درصدی رو به رو شده است. عملکرد USD/CAD به میزان 1.6 و 1:1 بوده است. 

آیا دلار کانادا به افزایش خود ادامه خواهد داد؟ در واقعیت هیچ کس نمی تواند پیش بینی درستی را ارائه دهد اما ممکن است پیش بینی شاخص بیگ مک درست باشد.
این احتمال وجود دارد که دلار در دراز مدت در برابر  CAD سقوط کند. جفت ارز فرانک سوئیس و ین ژاپن از جمله جفت های معروفی است که مشخصه آن بوسیله قدرت یک ارز و ضعف ارز دیگر تعریف می شود.
ین در حال تجربه سقوط 36.58 درصدی است و فرانک سوییس قوی ترین ارز با رشد 27.2% است در بین تمام ارزها است.

شاخص بیگ مک نشان می دهد که ین قدرت بیشتری پیدا می کند و فرانک افت خواهد کرد و در نتیجه ارزش جفت کاهش پیدا می کند.

جفت ارز دلار- رند آفریقا واضحاً ارزش خود را 57.34% از دست داده است اما این اواخر در حال افزایش است. رند می تواند قوی تر شود اما پیش بینی دقیق درباره آن مشکل است. براساس نمودار ماهانه، می توان به این نتیجه رسید که روند کنونی ادامه پیدا می کند.   

وقتی قیمت به شدت کاهش پیدا می کند، با سرعت نیز افزایش پیدا می کند در مقابل، زمانی که قیمت به سرعت افزایش پیدا کند قابلیت افت سریع را نیز پیدا می کند. 

رند مانند Aussie به قیمت طلا وابسته  است. آفریقای جنوبی در حال حاضر مقدار زیادی طلا تولید می کند به گونه ای که بخش مالی و اقتصادی این کشور به شدت به قیمت طلا وابسته است.
علاوه بر طلا نیز این کشور مقدار زیادی پلاتین (بزرگترین تولید کننده جهان)، آهن، کبالت تولید می کند … بنابراین هنگام معامله با این جفت ارز باید به تمامی این نکات توجه کنید.
اگر معاملات خود را با جفت USDZAR انجام می دهید باید توجه داشته باشید که ناآرامی های اجتماعی، حمله به دفاتر شرکت های تولید کننده طلا و سایر موارد این چنینی می تواند روی این جفت ارز تأثیرگذار باشد.

اگر در آفریقای جنوبی مشکلی وجود داشته باشد، شاخص بیگ مک براساس تصمیمات معاملاتی پایه ریزی نخواهد شد. درصورتیکه سرمایه گذاران، سرمایه خود را از کشور خارج کنند، کارخانه ها تعطیل و معادن طلا مسدود می شوند و در نتیجه ارزش پول ملی به سرعت سقوط خواهد کرد.
در این میان دلار نیز ارزش خود را از دست می دهد. این استاندارد طلا نیست اما توجه داشته باشید که قیمت طلا همیشه در حال تغییر است.

مهم ترین نکته ای که که باید در نظر گرفت، تأثیر تغییرات نرخ بهره توسط فدرال رزرو ایالات متحده است. تغییر شرایط توسط این نهاد، شاخص بیگ مک را بی اهمیت می کند.
به عنوان مثال، در سال 2008 ، وقتی نرخ بهره به 0-0.25٪ کاهش یافت، دلار به شدت افت کرد.
علاوه بر فرانک سوئیس ، ارزش کرون نروژ به بیش از 11 % و ارزش کرون سوئد 9.79% افزایش یافت.

این ارزها به طور سنتی بیش از حد ارزش گذاری می شدند بنابراین باید این موضوع را در معاملات خود در نظر بگیرید. به یاد داشته باشید که ارزش ارزهایی که بیش از حد با ارزش می شوند در برابر ارزهای بی ارزش کاهش پیدا می کند.

بیگ مک: هم ارزان و هم گران

چرا بیگ مک در سوئیس اینقدر گران است؟ این یک کار گران است. درآمد یک کارگر سوئیسی ده ها برابر بیشتر از یک کارگر در مصر است. شاخص بیگ مک تحت تأثیر عواملی مانند زمان قرار دارد.
در سوئیس ، شش ماه از سال بسیار سرد است ،  ساختمان ها باید گرم شوند. هزینه ها در سوئد و فنلاند نیز گران است. آب و هوای سرد در این کشورها مسئله ساز است. جای تعجب نیست که یک همبرگر در آنجا بسیار گرانتر از سایر کشورها است.
قیمت بیگ مک به تورم نیز وابسته است. برای مثال، آرژانتین در سال 2001 با بحران شدیدی رو به رو شد، در این برهه از زمان به دلیل ارزان بودن نیروی کار و کاهش قیمت بسیاری از اقلام، بیگ مک هم ارزان شده بود. 

نمی توان عملکرد اقتصادی کل یک کشور را فقط بر اساس شاخص بیگ مک تخمین زد.
به عنوان مثال ، ژاپن و تایلند با توجه به شاخص بیگ مک بسیار به یکدیگر نزدیک هستند. با این حال ، درآمد تایلندی ها و ژاپنی ها قابل مقایسه نیست.
نیروی کار در تایلند ارزان است  این در حالی است که  ژاپن از اتوماسیون بسیاری از فرآیندها و استفاده کارآمد از نیروی کار خود سود می برد.

چرا همبرگر در کانادا اینقدر گران است؟ بسیاری از انواع حبوبات ، روغن و.. در کانادا تولید می شود اما این کشور شرایط آب و هوایی مناسبی ندارد. برای مثال، در روسیه مناطقی وجود دارند که گیاهان استوایی در آن جا رشد می کنند اما این مسئله در کانادا غیر ممکن است. گرمایش در این کشور پرهزینه است.  شاخص بیگ مک بیشتر از آنکه مورد توجه کشورهای توسعه نیافته باشد ، مورد توجه معامله گران کشورهای غربی با ارزهای قوی است.

چه نتیجه ای می توان درباره شاخص بیگ مک در معاملات گرفت؟ این شاخص کاملاً دقیق نیست و نمی توان آن را به عنوان مرجعی برای انجام معاملات در نظر گرفت، اما این شاخص می تواند ارزهایی را که دچار افت و یا افزایش بیش از حد ارزش شده اند، مشخص کند.